گلادیاتورهای رومی شاید برخی از مردانه ترین چهره های تاریخ باشند. با این حال، تعداد کمی از مردم متوجه می شوند که گلادیاتورهای زن (“گلادیاتورها”) نیز وجود داشتند که در کولوسئوم می جنگیدند. اکثریت این زنان مبارزه را انتخاب کردند. آنها از طریق برده داری مجبور به آن نشدند. و بسیاری از این رزمندگان زن به اندازه همتایان مرد خود ماهر بودند.
10 – زن نشانه
نبردهای گلادیاتورها بسیار سبک بود و مبارزان برای سرگرم کردن هر چه بیشتر نبرد برای حضار آموزش دیده بودند. از آنجایی که بازیهای گلادیاتور تقریباً 1000 سال ادامه داشت، «شورانرها» دائماً سعی میکردند چیزهای جدید و جالب بسازند. گلادیاتورها شخصیتهایی را با لباسها و زرههای تخصصی کامل میکردند. همچنین رقابت هایی وجود داشت که برای چندین نبرد ادامه داشت. این شبیه به کشتی مدرن در WWE است، جایی که مخاطبان میتوانند روایتی را درباره آنچه بین مبارزان میگذرد دنبال کنند. پس جای تعجب نیست که گلادیاتورهای زن در نهایت به میدان جنگ آورده شدند. هدف اصلی آنها ارائه جذابیت جنسی و تسکین کمیک برای تماشای معمولی خونین و شدید بود. به بسیاری از این زنان مخالفان چالش برانگیز داده نشد. آنها باید با کوتولهها مبارزه میکردند که برای خنده حضار مبارزه را بازی میکردند. آنها همچنین با حیواناتی مانند گراز و شکار وحشی مبارزه می کردند. در نهایت، زنان شروع به مبارزه با یکدیگر کردند.
9 – نبردهای برهنه
گلادیاتورهای مرد بدون پیراهن می جنگیدند. بنابراین وقتی زنان شروع به دعوا کردند، نیاز داشتند که لباس های مشابه مردان را بپوشند. این بدان معناست که زنان نیز برهنه بودند. لباس گلادیاتور زن شامل یک پارچه کمری بود که به راحتی به بالا پرواز می کرد و نیمه پایینی او را در طول نبرد آشکار می کرد. او همچنین برای محافظت از پاهایش، کلاه ایمنی می پوشید. او سپر و شمشیر برای محافظت از خود در برابر حمله در مناطق آسیب پذیر خود حمل می کرد. در پایان نبرد، زن کلاه خود را برمی داشت تا حضار چهره او را ببینند. او دست خود را به هوا پرتاب کرد و شمشیر را به نشانه پیروزی در دست داشت. برخی از مورخان ادعا می کنند که این برهنگی جزئی به معنای شهوانی نبوده و این عملی ترین راه برای لباس پوشیدن رزمندگان بوده است. با این حال، از آنجایی که اکثریت قریب به اتفاق تماشاگران مرد بودند، بسیار ممکن است که حداقل تعداد کمی از این مردان بیشتر از جنگ هیجان زده شده باشند.
درباره جنگ های صلیبی بیشتر بخوانید .
8 – درس های خصوصی
زنان حق حضور در اردوهای آموزشی گلادیاتورهای مردانه را نداشتند. اما دختران جوان گاهی ژیمناستیک و هنرهای رزمی را در کالج یوونوم یاد می گرفتند. این ها باشگاه های اجتماعی جوانان بودند، به نوعی شبیه پیشاهنگی های پسر. به ندرت دختران در آن شرکت می کردند، اما سوابق نشان می داد که این اتفاق افتاده است. دختر جوانی که با رفتن به این کمپ های تابستانی ممتاز بزرگ شده بود، می توانست طعم جنگیدن را در سنین جوانی بچشد. زندگی یک دختر توسط پدرش برنامه ریزی شده بود. این بر عهده او بود که او را در یافتن شوهر راهنمایی کند و او را از انجام امور عملی، مانند پرداخت قبوض، پناه دهد. اگر پدر زن جوان و مجردی فوت می کرد و او ارثی برای او می گذاشت، طبق قانون روم، او ملزم به داشتن آن بود. یک معلم خصوصی از آنجایی که یک زن معمولاً تحصیلات خوبی نداشت، به نظر میرسید که او به نوعی سرپرست مرد نیاز دارد تا او را در تصمیمگیری با مسائل مالی راهنمایی کند. معلمانی نیز برای آموزش مهارتهای «مردانه» به زنان استخدام شدند. بنابراین منطقاً یک زن باید یک معلم خصوصی استخدام کند تا نحوه مبارزه را بیاموزد. گزینه دیگر این بود که نحوه مبارزه را از پدرش یاد بگیرد.
7 – شورشیان
بسیاری از مردان آزاد و طبقه بالا تصمیم گرفتند که گلادیاتور شوند، زیرا می خواستند شهرت، شکوه و شانس برنده شدن پول جایزه را داشته باشند که بتواند آنها را ثروتمند کند. زنان نیز از این قاعده مستثنی نبودند. در واقع، اکثریت قریب به اتفاق گلادیاتورهای زن این کار را به میل خود انتخاب کردند. این راهی بود برای یک زن مجرد برای کسب درآمد و تثبیت خود به عنوان یک سلبریتی در جامعه. اگر او در یک نبرد پیروز می شد، از نظر مالی مستقل بود و دیگر نیازی به گرفتن دستور از پدر، شوهر یا معلمانش نداشت. او درباره گلادیاتورهای زن نوشت و آنها را “ننگ” خواند و مردان را به چالش کشید تا تصور کنند همسرانشان با زره و وسایل گلادیاتور به خانه می آیند. این به عنوان تهدیدی برای نقش زنان در جامعه مناسب تلقی می شد. سلسوس اساساً گلادیاتورهای زن را مبتذل و بی خانمان می نامید. هر زنی که راه گلادیاتوری را انتخاب می کرد، به شیوه خود علیه جامعه شورش می کرد.
6 – ازدواج
گلادیاتورهای مردی که آزادی خود را به دست آوردند به زندگی عادی با همسران و خانواده ادامه دادند. اگر آنها اسیر جنگی بودند، بسیاری از آنها نزد خانواده و دوستان خود به خانه بازگشتند. از سوی دیگر، زنانی که به عنوان گلادیاتور می جنگیدند به عنوان یک “ننگ رسمی” تلقی می شدند. این بدان معنی بود که آنها افراد نافرمان اجتماعی بودند که از بازار ازدواج خارج شدند
ladiatrix مجبور شد تقریباً برهنه مبارزه کند، وضعیت او شبیه به یک کارگر جنسی یا رقصنده شد. در واقع، همه گلادیاتورها، صرف نظر از جنسیت، در یک گروه شغلی به عنوان روسپی طبقه بندی می شدند. گلادیاتورها افرادی بودند که بدن خود را برای سرگرمی می فروختند، بنابراین حقوق قانونی آنها با کارگران جنسی همخوانی داشت. در رم، زنان معمولاً در جوانی ازدواج می کردند. اگر زنی از خانوادهای ثروتمند میآمد، اغلب ازدواجی بود که پدرش تنظیم میکرد. اگر زنی به شوهرش خیانت میکرد، زن و شوهر طلاق میگرفتند و زن دیگر اجازه ازدواج نداشت. این بدان معنا بود که اگر پدرش او را طرد می کرد، مقدر بود که زندگی فقیرانه ای داشته باشد. حتی امپراطور آگوستوس دخترش جولیا را وقتی فهمید که او چندین معشوقه دارد تبعید کرد. در حالی که هیچ دفتر خاطرات یا سوابقی از زندگی گلادیاتورهای زن وجود ندارد، به راحتی می توان تصور کرد که زنی که این سبک زندگی را انتخاب کرده است احتمالاً به دلیل او در لیست سیاه ازدواج قرار گرفته است. خیانت در گذشته همچنین بسیار محتمل است که لزبینها اگر نمیخواهند مجبور به ازدواج با یک مرد شوند، این تنها راه فرارشان است.
5 – آمازون و آشیلیا
یک پلاک مرمری در ترکیه کشف شد که دو گلادیاتور زن به نام های آمازون و آشیلیا را نشان می داد. اینها نام مستعار بودند زیرا برای بسیاری از گلادیاتورها معمول بود که نوعی شخصیت صحنه داشته باشند. اطلاعات کمی در مورد زندگی شخصی آمازون و آشیلیا وجود دارد به جز اینکه آنها آنقدر شجاعانه جنگیدند که در پایان هر دو جایزه دریافت کردند. این مبارزه با تساوی اعلام شد.به نظر میرسد نام «آشیلیا» بازی با نام مردانه «آشیل» باشد. در افسانه آشیل او در حال نبرد است و زنی به نام پنتسیلیا را که ملکه آمازون ها بود می کشد. همینطور که او را می کشد، می بیند که چقدر زیباست. زندگی احتمالی با او در حالی که همسرش جلوی چشمانش می گذرد. او بلافاصله از کشتن او پشیمان می شود و از اینکه زنی را که می توانست همسرش باشد به قتل رسانده است. نبرد زنان اساساً یک بازسازی بود، و تصمیم به اجازه دادن به آشیلیا و آمازون در پایان تقریباً مانند ارائه یک پایان جایگزین شاد به تماشاگران بود. جای تعجب نیست که مردم آنقدر این زنان را دوست داشتند که یک پلاک مرمر را در خانه خود نگه دارند. به عنوان یادگاری این مصنوع تنها در نوع خود کشف شده است، اما تنها می توان تعداد داستان هایی را که این زنان از طریق جنگ به تصویر کشیده اند تصور کرد.
4 – قبر دختر گلادیاتور
در سال 2000، باستان شناسان مقبره زنی در اواخر دهه بیست سالگی را در نزدیکی آمفی تئاتر رومی در لندن کشف کردند. او در وضعیت خوبی بود و هیچ نشانه ای از بیماری نشان نمی داد. آرامگاه او با گلادیاتورها تزئین شده بود. همچنین بقایایی از غذاهایی که در یک جشن تشییع جنازه مفصل خورده شده بود، و ریزه کاری های ارزشمندی در قبر او باقی مانده بود. تشییع جنازههایی از این دست فقط برای کسی اتفاق نیفتاد. این باعث می شود که محققان بر این باور باشند که این قبر یک گلادیاتور بوده است. آنها به او لقب «دختر گلادیاتور» دادند، زیرا هیچ سندی از نام او وجود ندارد. اینکه جسد در داخل شهر دفن شده است نیز یک هدیه در مورد زندگی این زن است. بر اساس قوانین روم، گلادیاتورها و سایر پیروان اجتماعی اجازه نداشتند به خارج از شهر برده شوند تا در گورستان مناسب دفن شوند. این واقعیت که این زن در نزدیکی آمفی تئاتر چنین جشن بزرگی برای تشییع جنازه برگزار کردند، نشان می دهد که با وجود موقعیت اجتماعی او، همچنان مورد محبت و مراقبت بوده است.
3 – اکشن فیگورهای باستانی
نبردهای گلادیاتورها یکی از محبوب ترین رویدادهای ورزشی در روم باستان بود و مسافران را از سراسر امپراتوری به خود جذب می کرد. بنابراین، مانند هر ورزش دیگری، مردم می خواستند حمایت خود را از ورزشکاران مورد علاقه خود نشان دهند و سوغاتی هایی را از روز خود در کولوسئوم به خانه بیاورند. در طول نبردها، یک فروشگاه سوغاتی برای تماشاگران باز بود تا آینه ها، چاقوهایی با دسته های حکاکی شده مخصوص بخرند. فانوس هایی با تصاویری از نبردهای محبوب و موارد دیگر. مبارزان محبوب در این مغازههای سوغاتی برجسته میشدند. در خانه، پدران داستانهای برخی از نبردهای حماسی را که در کولوسئوم دیده بودند، برای فرزندانشان تعریف میکردند. معمول بود که بچه ها هنگام بازی وانمود کنند که گلادیاتور هستند. حتی عروسک های سفالی نیز وجود داشت که شبیه مبارزان مورد علاقه آنها بود. از آنجایی که حکاکی های سنگی استادانه ای از آمازون و آشیلیا وجود داشت، به راحتی می توان تصور کرد که عروسک های سفالی و دیگر سوغاتی های مبارزان زن به طرفداران فروخته می شود.
2 – برده های زن
بردههای زن بهعنوان عینک هر امپراتور روم در سرگرمیهایی که در کولوسئوم برگزار میشد، اطلاعاتی داشت، که برای چیزی فراتر از نبردهای گلادیاتورها استفاده میشد. اسیران جنگی مرد به عنوان گلادیاتور آموزش دیده بودند که حداقل به آنها فرصتی برای بقا می داد. وقتی نوبت به بردههای زن میرسید، آنها چندان خوش شانس نبودند. نرون به بردههای زن و کودک اتیوپیایی دستور داد تا یک غلام وحشی را شکار کنند.
آیمال در عرصه مقابله با ببرها و خرس ها در نبردهای گلادیاتورها امری عادی بود، اما از آن به عنوان حکم اعدام برای جنایتکاران نیز استفاده می شد. به آنها خنجرهای کوچکی داده شد تا از خود دفاع کنند. دومیتیان ایده های خود را در مورد نحوه استفاده از زنان در کولوسئوم داشت. او بردههای زن را گرفت و به آنها دستور داد که شبها تا سر حد مرگ بجنگند و فقط نور مشعلها میدان جنگ را روشن میکرد.
1 – ممنوعیت زنان
در سال 200 پس از میلاد، زنان دیگر مجاز به شرکت در نبردهای گلادیاتورها نبودند. امپراتور سپتیمیوس سوروس اعلام کرد که هیچ زن آزاده ای دیگر اجازه نخواهد داشت به عنوان گلادیاتور نبرد کند. او پس از تماشای بازیهای المپیک یونان ناگهان این تصمیم را گرفت. زنان اجازه نداشتند در بازیهای رسمی یونان شرکت کنند، اما اجازه داشتند ورزش کنند و بدن خود را مانند ورزشکاران تربیت کنند. از آنجایی که گلادیاتورهای زن تنها ورزشکاران زن در رم بودند، سوروس میدانست که اگر به زنان اجازه دهد بدن خود را تمرین دهند، در نهایت میخواهند در بازیهای المپیک شرکت کنند. او نمیخواست این اتفاق بیفتد. مطمئناً او احساس می کرد که این امر ساختار ازدواج را در امپراتوری آنها فرو خواهد ریخت. بنابراین اولین قدم برای کشتن این رویا حذف زنان از “ورزش” حرفه ای گلادیاتوری است. زنان برای اولین بار در سال 1900 در بازی های المپیک پاریس شرکت کردند. مانند تنیس و کروکت. شانون کوئین یک نویسنده و کارآفرین اهل منطقه فیلادلفیا است. شما همچنین می توانید او را در توییتر پیدا کنید.