ساختار اجتماعی و استفاده از ابزار فقط چند مورد از شباهتهایی است که بین انسانها و میمونها وجود دارد.این مقاله را بخوانید و کشف کنید که رفتارهای ما بیشتر از آنچه فکر میکنید شبیه هم هستند!
اگرچه ما عادت داریم خودمان را به عنوان نژاد برتر میبینیم، انسانها نوعی از حیوانات هستند. ما از یک ژنتیک مشترکی با شامپانزها و بونوبوها در حدود ۶ تا ۸ میلیون سال پیش نسبت به منشأ انسانی نشأت گرفتهایم. اگرچه از آن زمان تاکنون تکامل یافتهایم، هنوز هم ۹۸.۸ درصد از صفات ما با شامپانزها و بونوبوها یکسان است. انسانها و میمونها به اندازهای به هم شبیه هستند که مستند کردن شباهتهایمان نسبت به فهرست کردن تفاوتهای چندتایی ما آسانتر است.
استفاده مشترک از ابزارها
با توجه به گفته استفانی پوآندکستر، یک زیستشناس انسانی در دانشگاه دولتی نیویورک در بافالو، هر چه بیشتر به میمونها و انسانها نگاه میکنیم، متوجه میشویم که بطور کلی به خوبی یکسان هستیم. استفاده از ابزار یکی از نشانههای بارز این موضوع است. او میگوید: “قبلاً فکر میکردیم که توانایی تلاش در محیط، بهطور منحصر به فردی برای انسان است، و اکنون میدانیم که شامپانزها از انواع مختلف ابزارها استفاده میکنند.”
علاوه بر این، میمونهای کاپوچین نیز شناخته شدهاند که از ابزارها استفاده میکنند. یک مطالعه در ماه اوت ۲۰۱۸ که در انجمن سلطنتی علوم منتشر شد، استفاده از ابزار در جمعیتی از میمونهای کاپوچین صورت گرفته در پارک ملی کوئیبا در پاناما را به تفصیل گزارش کرد. نویسندگان مطالعه مینویسند: “ما مشاهده کردیم که کاپوچینها به طور عادی از ابزار سنگی برای باز کردن منابع غذایی مختلف، از جمله خرچنگهای لرزان و خرچنگهای هالووین استفاده میکنند”. محققان همچنین متوجه شدند که کاپوچینها برای خوردن صدفهای دریایی از نارگیل استفاده میکنند.
اما بهرغم اینکه بسیاری از پستانداران به تسلط بر روشهای تلاش در محیط دست یافتهاند، به گفته استفانی پوآندکستر، انسانها یک “محیط ساختشده” بسیار گستردهتری دارند که پر از ساختارهای مصنوعی است.
پستانداردهای جفت زنی
جفت زنی یعنی شکلی از رفتار اجتماعی در جوامع برخی از حیوانات که در آن فردها به صورت جفتهای ثابت و پایدار با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. در این نوع سیستم اجتماعی، هر فرد با یک همسر خاص خود زندگی میکند و معمولاً این ارتباط طولانیمدت است و در برخی موارد تا زمان مرگ یکی از اعضای جفت تداوم مییابد.
جفت زنی در برخی از پستانداران و پرندگان به شکل گستردهای دیده میشود و برخی از مثالهای معروف از آن عبارتند از: میمونهای تیتی، میمونهای جغدی، تامارینها و گیبونها. در این نوع سیستم اجتماعی، همسران معمولاً با هم همکاری در تولید و نگهداری فرزندان داشته و برای حفظ ارتباط و پایداری جفت خود، تمایل دارند که با هم در ارتباط بمانند.
میمونهای تیتی، میمونهای جغدی، تامارین و گیبونها همگی با یک سیستم اجتماعی همراهی در جفتزنی مشخص میشوند.
مانند انسانها، در میمونهای تیتی، آنها یک همسر دارند که تمام زندگی خود را با او میگذرانند. آنها از جمله ۳ تا ۵ درصد از کل پستانداران هستند که برای تمام عمر خود جفت میشوند و احساس ناراحتی میکنند هنگامی که از همسرشان دور هستند.
ساختارهای اجتماعی تقسیم و اتحاد
میمونها، مشابه انسانها، دوستان پیدا کرده و اجتماعی میباشند. این به این معنی است که آنها با برخی از اعضای گروه خود دوستان بهتری هستند. در زبان پستانداران، به طور عمومی، این را “تقسیم و اتحاد” مینامند، به این معنی که شما میتوانید در یک جامعه بزرگ باشید، اما ممکن است به گروههای کوچکتر تقسیم شوید.
میمونها شبکههای اجتماعی مختلفی ایجاد میکنند و همه اعضای گروه را به طور یکسان دوست ندارند. استفانی پوآندکستر میگوید: “من قطعاً میگویم که پستانداران دیگر دوستیها و ترجیحاتی درباره اینکه با کی زمان خود را بگذرانند، دارند”.
این موضوع نیز در موردمیمون های بونوبوها درست است که فکر میشود به طور عاطفی شباهت بیشتری به انسانها دارند. در یک مطالعه منتشر شده در شماره اکتبر ۲۰۱۸ مجله ساختار و عملکرد مغز، محققان متوجه شدند که مغز بونوبوها به طور عاطفی به انسانها نسبت به شامپانزها شباهت بیشتری دارد. بونوبوها درک اجتماعی-عاطفی بسیاری را با ما به اشتراک میگذارند، حتی در مقایسه با سایر پستانداران.
زبان در میمون ها و انسان ها
یکی از تفاوتهای کم بین انسانها و میمونها به شکل زبان است. در حالی که تمام پستانداران ارتباط برقرار میکنند، اما زبانی مانند زبان انسان ندارند، به گفته استفانی پوآندکستر. در سرشت جانوری، “چیزی وجود ندارد که به زبان انسان و به ویژه تنوع آن در سراسر جهان نزدیک باشد”، میگوید. با این حال، این به معنی نیست که گونههای دیگر هیچ پیچیدگی در روش ارتباطی خود نداشته باشند. به عنوان مثال، میمونهای وروت، فریادی دارند که باعث میشود همه آنها به بالای توده درختان بروند و فریادی دیگر که باعث میشود همه به پایین توده درختان حرکت کنند. احتمالاً ارتباطی با اجتناب از شکارچیان هوایی در مقابل شکارچیان زمینی دارد. او میگوید: “اگرچه آنها ممکن است به همان معنا زبان نداشته باشند، اما هنوز هم صدازدایشان معنا و پیچیدگی دارد.”
انسان ها مانند میمون ها هستند
اگرچه ممکن است دوست داشته باشیم بیش از حد برتری انسانها نسبت به سایر پستانداران امروزی را تصور کنیم، اما در حقیقت متوجه میشویم که بیشتر از آنچه فکر میکردیم، شباهتهای بیشتری با یکدیگر داریم. به نظر میرسد هر بار که ما چیزی را که “به طور منحصر به فرد انسانی است” تصور میکنیم، یک میمون دیگر را پیدا میکنیم که قادر به انجام همان کار است، به گفته استفانی پوآندکستر.
شباهت ساختار بدنی میمون و انسان ها
ساختار بدنی میمونها و انسانها در بسیاری از جنبهها شباهتهایی دارد. هر دو گروه عضویت در خانواده پستانداران را دارند و به همین دلیل دارای بدنیاتی مشابه هستند. آنها هر دو دارای سر و گردن، قفسه سینه، دستها و پاها، بینی و دهان هستند. همچنین، ساختار استخوانی آنها نیز شباهت دارد، از جمله استخوانهای جمجمه، استخوان شوکی، استخوان زانو، استخوان ران و استخوان بازو. هر دو گروه همچنین دارای سیستم عصبی پیچیدهای هستند که عملکرد مشابهی را انجام میدهد. همچنین، دارای سیستم گوارشی مشابهی هستند، شامل دهان، مری، معده، روده بزرگ و روده کوچک. با این حال، باید توجه داشت که علاوه بر شباهتها، انسانها نیز ویژگیهای منحصر به فردی دارند که آنها را از میمونها متمایز میکند.
مشابهت ساختار عصبی انسان و میمون ها
ساختار عصبی انسان و میمونها نیز شباهتهایی دارد. در واقع، آنها هر دو از خانواده پستانداران و زیرگروه میمونان هستند و ساختار عصبی آنها از جمله نظام عصبی مرکزی و نظام عصبی حسی در حدوداً مشابهی است. هر دو دارای مغز بزرگی هستند که در کنترل حرکات پیچیده، تفسیر حسی، حافظه، تصمیمگیری و فعالیتهای شناختی دخیل است. همچنین، سیستم عصبی اتونوم نیز در هر دو گروه وجود دارد که عملکرد خودکار برخی اعضا و عملکرد درونی بدن را تنظیم میکند.
به علاوه، تشابههای مهمی در ساختار نورونی و شبکههای عصبی نیز وجود دارد. هر دو گروه از نورونها بهره میبرند که به عنوان واحدهای اصلی ارتباطی در سیستم عصبی عمل میکنند. ارتباطات نورونی از طریق ایجاد اتصالات سیناپسی و انتقال سیگنالهای الکتریکی و شیمیایی بین نورونها انجام میشود.
با این حال، باید توجه داشت که انسانها در برخی جنبههای ساختار عصبی پیشرفتهایی داشتهاند که آنها را از میمونها متمایز میکند. انسانها به عنوان یکی از پیشرفتهترین حیوانات در زمینه شناخت و فعالیتهای ذهنی معروف هستند. سیستم عصبی انسان دارای قدرت تحلیل و تفسیر پیچیدهتری است و تواناییهای شناختی منحصر به فردی مانند زبان، تفکر انتزاعی و طراحی استراتژی را داراست.
این مقاله را نیز بخوانید : نکات خواندنی از گوریل ها
شباهت تکامل فرهنگی
تکامل فرهنگی، مفهومی است که به تغییرات و تحولات فرهنگی در جوامع انسانی اشاره دارد. در این مفهوم، میتوان به برخی شباهتها در تکامل فرهنگی بین انسانها و میمونها اشاره کرد.
به طور کلی، همانند انسانها، برخی از میمونها نیز توانایی انتقال فرهنگ و یادگیری از یکدیگر را دارند. مطالعات نشان داده است که میمونها میتوانند رفتارهای جدید را از هممیمونان خود یاد بگیرند و از فرهنگ مشترکی بهرهبرد. مثلاً، در یک مطالعه، مشاهده شد که میمونهای خاکستری در یک گروه، رفتار باز کردن یک میوه با استفاده از ابزار را از یک میمون تجربه کننده یاد میگیرند و به تدریج این رفتار در گروه منتشر میشود.
به همین ترتیب، در برخی گونههای میمونها مشاهده شده است که ابزارهای سادهای برای حل مشکلات و به دست آوردن غذا استفاده میکنند، که این نیز یک شکل از تکامل فرهنگی است.
با این حال، باید توجه داشت که میزان تکامل فرهنگی در انسانها نسبت به میمونها بسیار پیشرفتهتر است. انسانها قادر به ایجاد زبان پیچیده، انتقال دانش و اطلاعات از نسل به نسل، توسعه فناوریهای پیشرفته و ایجاد فرهنگهای پیچیدهتر هستند. بنابراین، در حوزه تکامل فرهنگی، تفاوتهای چشمگیری بین انسانها و میمونها وجود دارد.
شباهت های تولید مثل انسان و میمون ها
ساختار اندام تولید مثل نیز یکی از مواردی است که بین انسانها و میمونها شباهتهایی دارد. هر دو گروه دارای اعضای تولید مثلی مشابه هستند که برای تکثیر و تولید نسل استفاده میشود.
اندام تولید مثل در انسانها شامل آلت تناسلی مردانه (پنیس) و آلت تناسلی زنانه (واژن و رحم) است. همچنین، انسانها دارای غدد تولید هورمون جنسی مانند تستوسترون در مردان و استروژن و پروژسترون در زنان هستند که نقش مهمی در تنظیم فعالیتهای تولید مثل و تناسلی دارند.
در میمونها نیز ساختار اندام تولید مثلی مشابه است. نرها دارای آلت تناسلی مردانه و مادها دارای آلت تناسلی زنانه میباشند. آنها نیز دارای غدد تولید هورمون جنسی هستند که نقش مهمی در تنظیم فرایند تولید مثل و تناسلی ایفا میکنند.
با این حال، باید توجه داشت که در بین انسانها و میمونها تفاوتهایی در ساختار اندام تولید مثل وجود دارد که به ویژگیهای خاص هر گونه برمیگردد. برای مثال، تفاوتهایی در اندازه و شکل آلتهای تناسلی و نحوه عملکرد هورمونهای جنسی ممکن است مشاهده شود.