رتبهبندی همه 8 فیلم هری پاتر از بدترین تا بهترین : کمتر فیلمی پیدا میشود که بتواند به اندازه هری پاتر روی فرهنگ عمومی تأثیر بگذارد. این مجموعه با خلق دنیایی جادویی و شخصیتهای منحصربهفرد، داستانی گسترده و جذاب را شکل داده که سالهاست در دل میلیونها نفر جای گرفته است.
از شگفتیهای دوران کودکی در فیلمهای ابتدایی گرفته تا هیجان و خطر فیلمهای پایانی، دنیای جادوگری برای همه مخاطبان چیزی برای ارائه دارد. حتی جالبتر اینجاست که هر فیلم از این مجموعه، لحن و فضای خاص خود را دارد و در کنار هم هشت ماجراجویی متفاوت اما مرتبط را تشکیل میدهند که داستان محبوب هری پاتر را میسازند. با اینکه برخی از کتابهای رولینگ بهتر از بقیه به سینما منتقل شدهاند، اما تأثیر کلی این مجموعه سینمایی بینظیر است و احتمالاً خیلی زود شاهد تکرار آن خواهیم بود. در ادامه، هشت فیلم این مجموعه را از بدترین تا بهترین رتبهبندی کردهایم.
هشدار: این متن حاوی اسپویلهای هشت فیلم هری پاتر است.
8. HARRY POTTER AND THE GOBLET OF FIRE:هری پاتر و جام آتش(2005)
با اینکه «جام آتش» بعضی از هیجانانگیزترین صحنههای کل مجموعه را دارد، اما به عنوان یک فیلم کامل به اندازه بقیه فیلمها خوب از آب درنیامده است. این فیلم خیلی پر از درامهای نوجوانی و مشکلات عشقی است و به اوجهای احساسی و دراماتیک سه فیلم قبلی نمیرسد. خطر داستان نسبت به فیلمهای قبلی کمتر است (به جز بخش پایانی نفسگیر) و به همین دلیل، روند داستان کمی جذابیت کمتری دارد.
با این حال، چالشهای تورنمنت سهجادوگری تماشایی هستند و دنبال کردن شخصیتهای محبوب در مسیر کشف خودشان همچنان سرگرمکننده است. فیلم پر سرعت، غیرقابل پیشبینی و پر از سورپرایز است، درست همانطور که یک فیلم هری پاتر باید باشد. اگر بیشتر روی داستان بازگشت ولدمورت تمرکز میشد و کمتر روی مسائل احساسی نوجوانان، «جام آتش» میتوانست یکی از بهترینهای مجموعه باشد.
7. HARRY POTTER AND THE PHILOSOPHER’S STONE :سنگ فلسفه(2001)
«سنگ فلسفه» پر است از لحظههای نمادین و فراموشنشدنی که انتخاب بهترین آنها تقریبا غیرممکن است. از کشف دیاگونالی توسط هری و هاگرید تا سفر دانشآموزان با کشتی به هاگوارتز، کل فیلم پر از جادو و نوستالژی است که آن را بسیار بالاتر از انتظارات هر کسی میبرد.
تنها مشکل واقعی «سنگ فلسفه» این است که داستان اصلی به اندازه داستانهای فرعی جذاب و گیرا نیست. شخصیت پروفسور کویرل بیشتر یک شخصیت شرور کلیشهای است و بخش پایانی فیلم از کمبود هیجان رنج میبرد. با این حال، این فیلم آغاز همه جادو و ماجراجویی است و دیدن آن با عینک نوستالژی سخت است و ایرادهای کوچک را میتوان نادیده گرفت.
بدون «سنگ فلسفه» هری پاتری وجود ندارد و این فیلم به خودی خود بسیار سرگرمکننده و دیدنی است. شاید کامل نباشد اما کاملا جادویی است و این کافی است.
6. HARRY POTTER AND THE CHAMBERS OF SECRETS : تالار اسرار(2002)
با اینکه «تالار اسرار» به اندازه فیلم قبلی جادویی و رویایی نیست، اما دنیای هری پاتر را به سمت ماجراجویی تاریک و خطرناکی که قرار است شود، سوق میدهد. این فیلم معصومیت کودکانه فیلم اول را قربانی میکند تا داستان بالغتر و خطرناکتری را با یک بازیلیسک مرگبار، پیشگوییهای قدیمی و پیامهای تهدیدآمیز نوشته شده به خون روایت کند.
«تالار اسرار» همچنین برخی از جالبترین و سرگرمکنندهترین شخصیتهای کل مجموعه را به ما معرفی میکند: نه تنها با لوسیوس مالفوی (پدر دراکو) و دابی (خانهترولی) آشنا میشویم، بلکه فیلم زمان زیادی را هم با تام ریدل جوان (کریستین پیتر کولسون) میگذراند و این فرصت را میدهد تا هویت واقعی او با ترسناکترین شکل ممکن آشکار شود.
اگرچه شاید داستان به اندازه برخی قسمتهای دیگر پر از جادو و شگفتی نباشد، اما «تالار اسرار» همچنان یک معمای بسیار جذاب ارائه میدهد که مخاطب را دعوت میکند تا همراه با هری و دوستانش به دنبال حل آن باشد. این فیلم فاصله زیادی با داستانگویی مبهم و نوستالژیک قسمت اول دارد و شخصیت متمایزی پیدا میکند که قطعا به نفعش است.
بیشتر بخوانید :
5. HARRY POTTER AND THE HALF-BLOOD PRINCE :شاهزاده نیمه خون(2009)
«شاهزاده نیمهخون» بزرگترین ترکیب متفاوت در کل مجموعه است. از یک طرف، فیلم برخی از هیجانانگیزترین و ترسناکترین صحنههای کل داستان هری را دارد – مانند نبرد در برج نجوم، پیدا کردن مدال ولدمورت و دوئل حمام با دراکو – اما از نظر داستانگویی و سرعت هم یکی از ضعیفترینهاست. چندین صحنه وجود دارد که میتوانستند به راحتی حذف شوند و باعث میشود گاهی ریتم فیلم کمی کند و ناهموار شود.
رایجترین انتقاد به «شاهزاده نیمهخون» این است که در بیشتر مدت زمان فیلم، اتفاق خاصی نمیافتد. اما در حالی که این از نظر داستان کوتاهمدت درست است، اما تصمیم هوشمندانهای است که به نفع توسعهی آرام روابط مهم در قلب داستان گرفته شده است. بدون کاراکترسازی قوی اسنیپ، دامبلدور و دراکو در «شاهزاده نیمهخون»، هیچکدام از آن لحظات احساسی فوقالعاده در فیلم آخر به این شدت تاثیرگذار نبودند. به همین دلیل است که مخاطبان معمولی اغلب از فیلم ناامید میشوند، در حالی که طرفداران پروپاقرص این مجموعه اغلب آن را یکی از مورد علاقههای خود میدانند. و به همین دلیل، این فیلم درست در وسط این لیست قرار میگیرد.
4. HARRY POTTER AND THE ORDER OF THE PHOENIX :نظام ققنوس(2007)
شکی نیست که «نظام فنیکس» یکی از هیجانانگیزترین فیلمهای کل مجموعه هری پاتر است. در این فیلم، سفر هری واقعا سرعت میگیرد و او مجبور میشود نه تنها با وزارت سحر و جادو، بلکه با ولدمورت و مرگخواران متحدش مقابله کند. این فیلم تفاوت زیادی با چهار فیلم قبلی دارد و دیوید ییتس (که بعدها سه فیلم بعدی را کارگردانی میکند) با افزایش تدریجی تنش و بالا بردن شرطبندی در طول فیلم، یک پایان انفجاری با وزن احساسی بسیار زیاد ایجاد میکند.
ممکن است در «نظام فنیکس» اکشن و حل معما به اندازه فیلمهای قبلی نباشد، اما این را فدای داستانی شخصیتمحور میکند که در آن هری با مکالمات جذاب با سیریوس، ریموس و اسنیپ، اسرار گذشته پدر و مادرش را کشف میکند. خطر در این فیلم خیلی بیشتر از قبل است و تهدید جنگ داخلی مرگبار بین جادوگران و غیرجادوها بر روی هر صحنه سایه افکنده است. این یک نقطه عطف واقعی در مجموعه است و سبک خاص دیوید ییتس برای این لحن خاص کاملا مناسب است.
3. HARRY POTTER AND THE DEATHLY HALLOWS – PART 1 : هدایای مرگ(2010)
درباره «هدایای مرگ بخش اول» حرفهای زیادی زده شده، اما یک چیز ثابت است: این بیشک کمتوجهترین فیلم این مجموعه است. این فیلم نه تنها دقیقترین اقتباس از کتاب است، بلکه شخصیتپردازی فوقالعادهای دارد که به مخاطب اجازه میدهد تا برای اولین بار این شخصیتهای اصلی را از زاویه جدیدی ببیند. اغلب گفته میشود که این فیلم یکی از فیلمهای ضعیفتر مجموعه است، زیرا داستان خیلی پر اکشن نیست و بسیاری از صحنهها طولانی میشوند – اما همین موضوع است که این قسمت را جدید و تازه میکند.
این فیلم آرامش قبل از طوفان است، زمانی که شخصیتهای ما میتوانند قبل از آشوب اجتنابناپذیر بخش دوم، به سفر و زندگی خود فکر کنند. تا این نقطه داستان بدون توقف پیش رفته است، بنابراین چنین قسمت آرام و تفکربرانگیزی تقریبا هوشیارکننده است. ما تقریبا در تمام مدت فیلم با هری، رون و هرمیون هستیم و این سکانسهای طولانی به مخاطب اجازه میدهد تا نگاهی به ذهن آنها خارج از هاگوارتز، خارج از تمام آشوب و خطر جنگ بیندازد. فیلم واقعا تاکید میکند که آنها هنوز کودک هستند، فقط سه بچه گم شده که بار دنیا روی دوششان گذاشته شده و هیچ کاری نمیتوانند بکنند. این فیلم محبوبترین انتخاب نیست، اما جادوی انسانی خاصی در «هدایای مرگ بخش اول» وجود دارد که در هیچ فیلم دیگری یافت نمیشود.
2. HARRY POTTER AND THE PRISONER OF AZKABAN : زندان آزکابان(2004)
در سری فیلمهای هری پاتر، نقطه مشخصی وجود دارد که لحن داستان بهطور ناگهانی از شگفتی و کنجکاوی کودکانه به سمت خطر و ترس تاریک و پیشبینیناپذیر تغییر میکند و آن «زندانی آزکابان» است. پس از دو ماجراجویی جادویی کلمبوس، کوارون سری فیلمها را به سمت یک مسیر کاملا متفاوت و بالغانه میبرد که کاملا مناسب این داستان خاص است. با معرفی ریموس لوپین، سیریوس بلک و پیتر پتیگرو، ما میتوانیم درباره پدر و مادر هری، دخالت آنها در جنگ جادوگران و تهدید قریبالوقوع بازگشت ولدمورت بیشتر بدانیم.
با وجود اینکه «زندانی آزکابان» اولین فیلمی است که ولدمورت در آن تهدید اصلی نیست، اما برخی از جذابترین و هیجانانگیزترین داستانگوییهای کل مجموعه را دارد و با استفاده از تضاد بین بازماندگان گروه گریفندور، شخصیتپردازی عمیقی ارائه میدهد و بازگشت ولدمورت را در فیلم بعدی به خوبی آماده میکند. ساعت پایانی فیلم یکی از بهترین فیلمسازیهای این مجموعه است و با سرعت دیوانهوار بین برخی از شدیدترین و هیجانانگیزترین صحنههای کل سفر هری جابهجا میشود.
1. HARRY POTTER AND THE DEATHLY HALLOWS – PART 2 : هدایای مرگ(2011)
با اینکه بخش اول «هدایای مرگ» احساسی و تازه کننده است، اما هنوز نمیتواند به شکوه و قدرت فیلم بعدی برسد. تا این نقطه، فیلمهای هری پاتر فرمول نسبتا استانداردی را دنبال کردهاند – معرفی چند شخصیت جدید، ارائه مقدمهای کوتاه، دنبال کردن شخصیتها در یک سفر جذاب و سرگرمکننده، و سپس جمعبندی همه چیز قبل از اشاره به آینده. در «هدایای مرگ بخش دوم»، نیازی به این مقدمهچینی نیست. از لحظه ورود هری به هاگوارتز، فیلم حتی یک ثانیه هم فرصت نفس کشیدن نمیدهد.
این یک حماسه اکشن بیوقفه است که به طرز شگفتانگیزی موفق میشود به یک کاوش فلسفی عمیق درباره مرگ، اخلاق و دوستی تبدیل شود. تمام نکات کوچک داستانی و ایدههای بیاهمیت فیلمهای قبلی بازگردانده شده و به بهترین شکل ممکن جمعبندی میشوند و واقعاً به شخصیتها عدالت میدهند و به پیام اصلی مجموعه پایبند هستند. ممکن است در چند جا با کتاب متفاوت باشد، اما همه لحظات احساسی یکسان باقی میمانند و حتی با بازیهای تاثیرگذار کل گروه بازیگران ارتقا مییابند.
آلن ریکمن در این فیلم در سطح دیگری قرار دارد و صحنههایی که او در آن حضور دارد (شما میدانید کدامها را میگویم) به راحتی برخی از به یاد ماندنیترین صحنههایی هستند که ییتس تا به حال روی پرده آورده است. «هدایای مرگ بخش دوم» همه چیزهایی را که مجموعه هری پاتر را منحصر به فرد و محبوب میکند، نشان میدهد و اگر بتوانیم دوباره یک بلاکباستر استودیویی با نیمی از احساسات خام و درخشندگی این فیلم بسازیم، معجزه خواهد بود.