جمعه , 27 مهر 1403 - 6:26 قبل از ظهر
قبل از شروع شراکت، این سه نکته را جدی بگیرید

قبل از شروع شراکت، این سه نکته را جدی بگیرید

قبل از شروع شراکت، این سه نکته را جدی بگیرید

شروع یک کسب‌وکار می‌تواند ترسناک باشد. آمارها این موضوع را تایید می‌کنند. نرخ بالای شکست در پنج سال اول و بسته شدن برخی دیگر از کسب‌وکارها در بازه پنج تا ده سال، واقعیت تلخی است. دلایل زیادی برای شکست وجود دارد، از جمله کمبود پول، تحقیقات ناکافی و بازاریابی ضعیف. اما یک دلیل وجود دارد که به اندازه کافی به آن توجه نمی‌شود: شراکت بد.

بیشتر افرادی که قصد راه‌اندازی کسب‌وکار دارند، در کار یا محصول خود خوب هستند اما ممکن است همه مهارت‌های لازم برای موفقیت بلندمدت را نداشته باشند. به همین دلیل است که به دنبال شریک برای باز کردن درهای کسب‌وکار خود هستند.

افراد چگونه یک شریک تجاری پیدا می‌کنند؟ برخی از شبکه دوستان و خانواده خود برای دریافت توصیه استفاده می‌کنند. حرفه‌ای‌ها در رویدادها یا کنفرانس‌های صنعت ارتباط برقرار می‌کنند و افرادی را پیدا می‌کنند که علایق مشابهی دارند.

هنگام شروع یک کسب‌وکار، معمول است که افراد به همکاران فعلی یا افرادی که قبلاً با آن‌ها کار کرده‌اند، نگاه کنند. بالاخره شما آن‌ها را می‌شناسید. کیفیت کار آن‌ها را می‌دانید. اهداف و آرزوهای آن‌ها را می‌دانید. یا نه؟

من فکر می‌کردم وقتی با یک همکارم برای راه‌اندازی شرکت تولید رسانه‌ای خود شریک شدم، او را می‌شناسم. ایده این بود که من بتوانم جنبه‌های فروش و خلاقیت کسب‌وکار را مدیریت کنم و شریک من جنبه‌های عملیاتی و فنی کسب‌وکار را اداره کند. روی کاغذ خوب به نظر می‌رسید. برای کسانی که برای وام به آن‌ها مراجعه کردیم، جذاب به نظر می‌آمد.

جالب اینجاست که وقتی با هم در یک شبکه تلویزیونی کار می‌کردیم، به نظر می‌رسید در زمینه کسب‌وکار با هم سازگار و هم‌فکر هستیم. اما کار کردن با فرد دیگری با داشتن کسب‌وکار مشترک با او متفاوت است. به همین دلیل است که برخی از شراکت‌ها به بن‌بست می‌خورند. دقیقاً همین اتفاق برای من افتاد و در نتیجه، من “پیش‌نویس تجاری” خودم را برای کمک به دیگران در جلوگیری از اشتباهاتی که من مرتکب شدم، توسعه دادم. هوشمندانه شریک شدن مهم است، در غیر این صورت ممکن است به طلاق تجاری نیاز پیدا کنید.

مفهومی که من برای اولین بار در کتابم، “کسب‌وکار کوچک برای متفکران بزرگ” در سال 2013 توضیح دادم، فراتر از چیزهای معمولی است که هنگام بررسی یک شراکت در مورد آن‌ها صحبت می‌کنید، مانند ساختار کسب‌وکار، جبران خسارت و خریداری. این موارد مهم هستند، اما اختلافات اغلب از آن مناطق مبهم و خاکستری ناشی می‌شوند که باید در نظر گرفته می‌شدند اما به دلیل اینکه شما فکر می‌کردید فرد را می‌شناسید، در نظر گرفته نشدند. این اغلب در هنگام شراکت با همکاران فعلی یا گذشته اتفاق می‌افتد.

در جدیدترین کتابم، “کسب‌وکار کوچک، موفقیت بزرگ”، مفهوم پیش‌نویس تجاری را گسترش دادم تا حوزه‌های دیگری را نیز شامل شود.

قبل از اینکه با یک شریک بالقوه در را باز کنید، سه نکته را در نظر بگیرید.

بیشتر بخوانید : 

1. ذهنیت مالکیت

برخی افراد در کار خود بسیار خوب هستند اما ممکن است آنچه برای صاحب‌کار شدن لازم است را نداشته باشند. صاحب‌کار بودن به این معنی است که شما مسئولیت همه چیز را بر عهده می‌گیرید، نه فقط کاری که در حوزه تخصص شماست. یک صاحب‌کار باید حاضر باشد ساعت‌های طولانی کار کند، تصمیم‌های سخت بگیرد و نتایج را پیش ببرد. این بسیار متفاوت از کارمند بودن است. برخی می‌توانند این تغییر را انجام دهند، برخی دیگر نمی‌توانند.

شریک سابق من بیشتر علاقه‌مند به پر کردن گزارش‌ها و انجام کارهای روزمره بود تا کار روی وظایف مهمی که نتیجه می‌داد. او کارهای بی‌اهمیت را دوست داشت. برای اینکه بفهمید شریک بالقوه شما “ویژگی‌های لازم” را دارد یا نه، چند سوال بپرسید. شما نقش خود را به عنوان یک صاحب‌کار چه می‌بینید؟ چشم‌انداز شما برای کسب‌وکار در پنج سال اول چیست؟ بعد از آن چه می‌شود؟ آیا کارهایی وجود دارد که برای کسب‌وکار انجام نخواهید داد؟ چگونه می‌بینید که با هم کار کنیم؟

قبل از شروع شراکت، این سه نکته را جدی بگیرید

2. تفاوت‌های شخصی و سبک زندگی

پیشینه خانوادگی و تربیت افراد بر نحوه رفتار آن‌ها در کسب‌وکار تأثیر می‌گذارد. کار کردن کنار هم با یک همکار در یک سازمان دیگر با گذراندن مقدار زیادی وقت با هم برای ساختن یک کسب‌وکار کاملاً متفاوت است. چیزهای کوچکی که ممکن است شما را آزار دهد، ناگهان مشکل‌ساز می‌شوند. به عنوان مثال، ایده هر فرد در مورد ساعات کاری ایده‌آل ممکن است کمی متفاوت باشد. چیزی که یک نفر تعادل کار و زندگی می‌داند، ممکن است به نظر دیگری تنبلی بیاید. اگر یک نفر ذهنیت “نیمه پر لیوان” داشته باشد، در حالی که دیگری دائماً منفی است، چه می‌شود؟ این می‌تواند بر یک رابطه تأثیر بگذارد.

هنگام کار کردن برای شخص دیگری، ساختار توسط سازمان تعیین می‌شود. در یک شراکت، شخصیت‌ها کنترل را در دست می‌گیرند. ممکن است بازی‌های قدرت غیرمنتظره‌ای برای کنترل وجود داشته باشد. آن همکار که به نظر مهربان می‌آمد، ناگهان غیرقابل تشخیص می‌شود. یا کاملاً کنترل‌گر. دانستن اینکه مردم در مورد پول و قدرت چگونه واکنش نشان می‌دهند سخت است. به همین دلیل است که صرف زمان برای کشف مشکلات یا تفاوت‌های بالقوه قبل از متحد شدن بسیار مهم است.

در اینجا چند سوال برای پرسیدن وجود دارد. آیا شخصیت‌های شما یکدیگر را تکمیل می‌کنند؟ آیا شریک بالقوه شما سبک زندگی سالمی دارد؟ آیا چیزی در مورد آن‌ها وجود دارد که آزاردهنده یا نگران‌کننده باشد؟

3. اعتماد

این را در نظر بگیرید. وقتی با کسی شریک می‌شوید، آینده مالی و خانوادگی شما به طور جدایی ناپذیری به آن‌ها گره خورده است. و این فراتر از پول است. شهرت شما نیز در خطر است. اگر شریک شما درگیر رفتارهای پرخطر شود یا در مرز صداقت عمل کند، بر کسب‌وکار و زندگی شما تأثیر می‌گذارد.

اگر نمی‌توانید با یک شریک بالقوه در مورد همه چیز ارتباط برقرار کنید، فرار کنید، راه نروید. ارتباط کلید ایجاد اعتماد و پایه و اساس یک شراکت موفق است. در اینجا سوالاتی برای پرسیدن در این زمینه وجود دارد. آیا شریک بالقوه شما یک ارتباط‌چی خوب است؟ آیا چیزهایی وجود دارد که او به نظر می‌رسد در مورد آن‌ها تردید دارد؟ آیا آن‌ها حقیقت را اغراق می‌کنند؟

شراکت با یک همکار یا همکار می‌تواند بهترین‌ها را در هر دو طرف به وجود آورد. ضرب‌المثل قدیمی می‌گوید “دو سر بهتر از یک سر است”. این درست است. با یک شریک، شما حمایت و تخصص اضافی دریافت می‌کنید. با این حال، اگر ارزش‌های مشترک و ارتباط باز نداشته باشید، می‌تواند یک کابوس باشد. قبل از تشکیل شراکت، سؤالات زیادی بپرسید و با دقت گوش کنید.

مطلب پیشنهادی

تحلیل روانشناسی فیلم فارست گامپ

تحلیل روانشناسی فیلم فارست گامپ

تحلیل روانشناسی فیلم فارست گامپ  : فیلم فارست گامپ، شاهکاری سینمایی محصول سال 1994 به …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *