مردههای متحرک: راهنمای کامل برای زنده ماندن در دنیای آخرالزمان
سریال «مردههای متحرک» نگاهی تاریک به آینده بشریت پس از شیوع یک اپیدمی زامبیها دارد که جهان را ویران کرده است. در این سریال، ریک گریمز (با بازی اندرو لینکولن) پس از یک کما طولانی، بیدار میشود و متوجه میشود که در دل آخرالزمان قرار دارد. او با دوستان و خانوادهاش در خارج از آتلانتا reunite میکند و به رهبر گروهی کوچک از بازماندگان تبدیل میشود، شروع به سفر طولانی برای مقابله با جهانی که روز به روز خشنتر میشود، میکند. در طول مسیر، لیست حامیان و دشمنان ریک افزایش مییابد که منجر به جنگی همهجانبه میشود و جمعیت اندک بشری را بیش از پیش ویران میکند.
اسپینآفهای مختلف «مردههای متحرک»، از جمله «دارل دیکسون»، «مردگان مرده»، «دنیا فراتر»، «آنهایی که زندهاند» و غیره، به بینندگان این امکان را دادهاند که درک بهتری از آنچه که پس از شیوع اپیدمی زامبیها در جهان اتفاق افتاده است و وضعیت بشریت در سالهای بعد به دست آورند. پیش از آغاز فصل دوم «دارل دیکسون»، بینندگان باید تمام اطلاعات ممکن درباره دنیای پساآخرالزمانی «مردههای متحرک» را به دست آورند.
چگونه و چه زمانی شیوع زامبی آغاز شد؟
شیوع زامبیها از سال ۲۰۱۰ آغاز شد، زمانی که ویروس Wildfire، یک پاتوژن مهندسی شده از آزمایشگاه La Biomédicine DDMI در فرانسه، به طور تصادفی منتشر شد و جهان را به هم ریخت. تیم Primrose که در این آزمایشگاه مشغول به کار بود، قصد داشت از ویروس Wildfire برای آزمایشهای مختلف استفاده کند، اما این ویروس به نحوی از کنترل خارج شد. تا آوریل ۲۰۱۰، مرکز کنترل بیماریها (CDC) از شیوع این ویروس مطلع شد و در اوت همان سال، ویروس به عنوان یک پاندمی جهانی اعلام شد. گزارشهای عجیبی درباره تأثیرات ویروس منتشر شد، از جمله مواردی از آدمخواری و شایعاتی مبنی بر اینکه مردگان به زندگی بازمیگردند. در حالی که شایعات درباره زنده شدن مردگان در ابتدا نادیده گرفته میشد، اما در نهایت صحت آنها اثبات شد.
زمانبندی شیوع زامبیها
- قبل از آوریل ۲۰۱۰: ویروس Wildfire در فرانسه ساخته میشود.
- ۱۶ آوریل ۲۰۱۰: CDC از وجود ویروس Wildfire مطلع میشود.
- ۲۵ اوت ۲۰۱۰: ویروس Wildfire به عنوان پاندمی جهانی اعلام میشود.
- ۲۷ اوت ۲۰۱۰: مردگان شروع به زنده شدن میکنند.
- کشورهای مختلف اعلام وضعیت نظامی میکنند.
- ۷ سپتامبر ۲۰۱۰: جنگ داخلی دوم آغاز میشود.
- ۹ سپتامبر ۲۰۱۰: عملیات Cobalt اجرا میشود.
- ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰: تمدن انسانی به طور رسمی با پایان جنگ داخلی دوم سقوط میکند.
- ۲۷ اکتبر ۲۰۱۰: ادوین جارویس مرکز CDC را منفجر میکند.
به زودی برای دولتهای جهان روشن شد که ویروس Wildfire واقعاً باعث زنده شدن مردگان شده است. این زامبیها، که به طور رایج به نام “walkers” شناخته میشوند، موجب افزایش چشمگیر تلفات انسانی شدند زیرا به گوشت زندهها حمله میکردند. دولتها شروع به اعلام وضعیت نظامی کردند، اما به تدریج هر کدام یکی یکی سقوط کردند. در اوایل سپتامبر، عملیات Cobalt آغاز شد که شامل یک طرح اضطراری بود که در نهایت به فاجعهای بزرگ منجر شد. با شناسایی مناطق پرجمعیت به عنوان کانونهای ویروس، دولت باقیمانده ایالات متحده دستور به بمباران شهرهای بزرگ از جمله آتلانتا داد که منجر به کشته شدن میلیونها نفر شد. خیلی زود، دولت ایالات متحده نیز در یک جنگ داخلی کوتاه بین ارتش و گارد ملی پنسیلوانیا سقوط کرد. جهان به طور کامل فروپاشید و از آنچه که قبلاً وجود داشت، چیزی باقی نماند.
آیا آخرالزمان همه جا اتفاق افتاد؟
در اوایل سریال «مردههای متحرک»، مشخص نبود که شیوع زامبیها به چه اندازه گسترش یافته است. ماهیت نسبتاً خودکفای سریال به بینندگان این امکان را داد که تصور کنند ویرانیها ممکن است محدود به ایالات متحده یا حتی قاره آمریکا باشد. دکتر ادوین جارویس، دانشمندی که در حوادث فصل اول در CDC کار میکرد، امیدوار بود که همکارانش در فرانسه شاید نجات یافته باشند، اما این موضوع در صحنه پایانی فیلم «مردههای متحرک: جهان فراتر» رد شد. اسپینآفهای اخیر نشان میدهند که ویروس واقعاً به سراسر جهان گسترش یافته است. قارههای آمریکای شمالی و اروپا به طور کامل ویران شدهاند. هرچند سرنوشت دیگر قارهها به طور خاص در این فرانچایز بررسی نشده است، اما میتوان با اطمینان گفت که آنها نیز در این آشوب نابود شدهاند. تنها امید باقیمانده ممکن است در تمدنهای جزیرهای باشد، هرچند حتی اینها هم ممکن است از این فاجعه در امان نمانده باشند.
انواع واکرها، توضیح داده شده است
سریال «مردههای متحرک» به شدت بر روی مردگان زنده شده که به نسخههای هیولایی از خود پیشینشان تبدیل شدهاند، تمرکز دارد. با این حال، از آنجا که داستانهای زامبی در دنیای «مردههای متحرک» وجود نداشتند، این موجودات باززنده شده “زامبی” نامیده نمیشوند. مردگان زنده هیچ نام رسمیای نداشته و به جای آن، بسته به گروههای مختلف، نامهای متفاوتی به آنها داده شده است. این موجودات به نامهای «پنهانکارها»، «گازگیرها»، «آوارهها» و «احمقها» شناخته شدهاند، اما نام رایجتر آنها «راهروها» است، زیرا این نام توسط ریک گریمز و گروه بازماندگان او استفاده میشود. اشکال مختلفی از راهروها وجود دارد و انواع جدید آنها با گذر زمان بیشتر شایع شدهاند.
Regular Walkers
یک راهرو دیگر انسان نیست، هرچند برخی افراد به اشتباه معتقدند که هنوز اثری از انسانیت آنها پس از باززنده شدن باقی مانده است. راهروهای معمولی به طور معمول کند و به آرامی حرکت میکنند و هیچ نشانهای از فعالیت شناختی جز عملکردهای حرکتی ابتدایی ندارند. این موجودات به خوردن گوشت گرم تمایل دارند و به نظر نمیرسد که بین حیوانات و انسانها تفاوتی قائل باشند. آنها به گرما جذب میشوند و میتوان آنها را با استفاده از گوشت انسان به عنوان طعمه یا با روشن کردن آتش به دام انداخت. همچنین، آنها به صدا جذب میشوند و با ایجاد سر و صدا در فاصله میتوان آنها را به سمتهای مختلف هدایت کرد. به دلیل جذب شدن به همین چیزها، راهروها اغلب به صورت گلههای عظیم جمع میشوند که گاهی تعدادشان به صدها هزار نفر میرسد.
تمام انسانها به ویروس Wildfire آلوده هستند، به این معنی که هر کسی که بمیرد به یک راهرو تبدیل میشود، صرف نظر از نحوه مرگش. بسیاری از بازماندگان در اوایل اپیدمی از این موضوع آگاه نبودند که منجر به مرگهای بیشتری نسبت به آنچه که در غیر این صورت اتفاق میافتاد، شد. انسانی که توسط یک راهرو گاز گرفته یا خراشیده شود، بلافاصله به فرم پیشرفتهتری از ویروس آلوده میشود که در عرض چند ساعت او را میکشد، مگر اینکه عضو آلوده به سرعت قطع شود. تنها راه برای کشتن یک راهرو، نابود کردن سر آن است، جایی که تمام عملکردهای آن انجام میشود. راهروها ممکن است حتی بدون بدن هم به حرکت ادامه دهند؛ بنابراین سر باید نابود شود تا بالاخره از پای درآید.
Walker Variants
به تازگی کشف شده است که نوعهای مختلفی از راهروها در میان گلههای مردگان وجود دارد. این راهروهای متغیر یا به دلیل آلوده شدن به سویههای جهشیافته ویروس Wildfire ایجاد شدهاند یا به دلیل محیط اطرافشان به این حالت درآمدهاند. راهروهای متغیر از ابتدای شیوع وجود داشتهاند، اما تعداد آنها با گذر زمان و پیشرفت اپیدمی افزایش یافته است.
انواع مختلفی از راهروها وجود دارد. از میان رایجترین انواع، میتوان به «پنهانکارها» اشاره کرد که تا زمانی که توسط یک نیروی خارجی تحریک نشوند، به حالت خواب باقی میمانند و این ویژگی آنها را برای مسافران که به محیط اطرافشان توجهی ندارند، به ویژه خطرناک میکند. نوع رایج دیگر «صعودکنندهها» هستند که میتوانند با چابکی بیشتری در محیطها حرکت کنند و حتی به دیوارها صعود کنند تا به طعمههای خود برسند. یکی از نگرانکنندهترین نوعهای راهروها «آوارهها» هستند که گفته میشود به مکانهایی که در زندگی قبلیشان به یاد میآورند، بازمیگردند. آوارهها بهترین مدرک موجود است که ممکن است هنوز عنصری از انسانیت در مردگان باززنده شده باقی مانده باشد، هرچند تمام شواهد دیگر برعکس آن را نشان میدهد.
برخی از انواع راهروها از لحاظ فیزیکی خطرناکتر از دیگران هستند. برخی زامبیها میتوانند با یک لمس، گوشت را بسوزانند. دیگران بسیار سریع هستند و میتوانند به سرعت یک انسان برسند. حتی گزارشهایی از وقوعی عجیب وجود دارد که در آن چندین راهرو به هم پیوسته و یک ارگانیسم فوقالعاده به نام «پادشاه راهرو» را تشکیل میدهند. تنها پادشاه راهرو شناخته شده در فاضلابهای نیویورک کشف شد و نابود کردن آن به طور ویژهای دشوار بود.
دقیقاً مشخص نیست که چرا در دهه دوم اپیدمی، انواع مختلف راهروها بیشتر شدهاند. ممکن است این امر به دلیل عمر طولانیتر برخی راهروها باشد که به آنها فرصت میدهد تا جهش پیدا کنند و خطرناکتر شوند. صرفنظر از دلیل این تحول، افزایش تعداد انواع مختلف راهروها بقا را برای انسانهای باقیمانده روی زمین سختتر میکند.
10 شخصیت سریال «مردگان متحرک» که نیاز به سریال جداگانه دارند
سکونتگاههای بزرگ انسانی در آخرالزمان
ائتلاف جوامع از چند شهرک تشکیل شده است
اتحاد جوامع، گروهی از سکونتگاهها در ویرجینیا بود که اتحادی را تشکیل دادند که تجارت، حفاظت متقابل و اشتراک فرهنگی بین گروههای مختلف را ممکن میساخت. برجستهترین این سکونتگاهها، الکساندریا بود، شهری بزرگ با دیوارهایی که در ابتدا تحت مدیریت دئانا مونرو قرار داشت. این سکونتگاه به دلیل برخورداری از آب جاری، برق و ذخایر غذایی بزرگ، به بازماندگان خود این امکان را داد که سالها تا حد زیادی بدون دغدغه از اپیدمی زندگی کنند. الکساندریا در نتیجه درگیری با گروهی از غارتگران به نام «پوششها» به شدت ویران شد، اما بعداً بازسازی شد و اکنون تحت مدیریت شورای رهبران برجسته از جامعه اداره میشود.
گروه دیگری که در اتحاد قرار داشت، کلونی هیلتاپ بود. این جامعه که در ابتدا تحت سلطه گریگوری بود، با دیواری بزرگ از چوب محصور شده و دارای زمینهای زراعی فراوان بود. پس از آن، این گروه تحت مدیریت مگی ری قرار گرفت که در زمان حکومتش هیلتاپ به شکوفایی رسید. مگی ساختارهای بزرگی برای کمک به رشد سکونتگاه ایجاد کرد و در زمان رهبریاش، پناهگاهی برای بسیاری از مسافران فراهم کرد. با این حال، سالها پس از خروج مگی، هیلتاپ در نتیجه حملهای از سوی پوششها که ارتش زامبیها را با خود آورده بودند، ویران شد.
سومین جامعه بزرگ در اتحاد، پادشاهی بود. این جامعه که تحت سلطه فردی به نام پادشاه حزقیال قرار داشت، یک سکونتگاه بزرگ و محصور شده بود که جمعیت وسیعی داشت. بازماندگان پادشاهی به خاطر این که زرههایی برای محافظت از خود در برابر گزش زامبیها ساخته بودند، متمایز بودند. جمعیت پادشاهی در نتیجه درگیری با «نجاتدهندگان» به شدت کاهش یافت و هرچند توانستند دوباره بازسازی کنند، اما این جامعه نهایتاً به دلیل زمستان سختی که بسیاری از زیرساختهای آن را نابود کرد، رها شد. شهروندان باقیمانده پادشاهی، از جمله حزقیال، در نهایت به یکی از دیگر شهرهای اتحاد منتقل شدند.
اتحاد همچنین به جذب جوامع کوچکتر در منطقه اطراف معروف بود. از جمله این جوامع، آقیانوسساید، یک جامعه ساحلی از زنان بود که در جنگ با نجاتدهندگان به اتحاد کمک کردند. نجاتدهندگان خود گروهی از افراد غارتگر بودند که تحت رهبری نیگان اسمیت، از دیگر جوامع طلب خراج میکردند. اتحاد به منظور رهایی از چنگال نجاتدهندگان شکل گرفت. پس از جنگ خونین، نجاتدهندگان شکست خوردند و رتبههای باقیمانده آنها پس از سقوط مقرشان، پناهگاه، توسط جوامع مختلف پذیرفته شدند.
ارتش جمهوری مدنی از سه شهرک اصلی محافظت کرد
ارتش جمهوری مدنی، که قبلاً به عنوان گارد ملی پنسیلوانیا شناخته میشد، ارتشی بود که پس از شکست ارتش ایالات متحده در جنگ داخلی دوم، از وقایع جهانی شیوع زامبیها جان سالم به در برد. ارتش جمهوری مدنی به مدافعان سه شهر بزرگ تبدیل شد که قرار بود در عملیات کبالت ویران شوند: پورتلند، اوماها و فیلادلفیا، که مقر آنها به اتحاد سهگانه شناخته میشد. جمعیت ترکیبی این سه جامعه بزرگترین تعداد جمعیت شناختهشده از جوامع در دنیای پس از اپیدمی بود.
با این حال، تحت رهبری ژنرال ارشد جاناتان بیل، ارتش جمهوری مدنی به پورتلند و اوماها حمله کرد و این سکونتگاهها را نابود کرد. ارتش جمهوری مدنی در نهایت توسط ریک گریمز و میشون هاوثورن از بین رفت، که فیلادلفیا را از نقشه نظامیها نجات داد اما همچنین آن را در برابر تهدیدات خارجی آسیبپذیر کرد.