همه چیز درباره لندن
لندن، شهر، پایتخت بریتانیا. این یکی از قدیمی ترین شهرهای بزرگ جهان است – تاریخ آن نزدیک به دو هزار سال است – و یکی از جهانی ترین شهرهای جهان است. تا حد زیادی بزرگترین کلان شهر بریتانیا، همچنین مرکز اقتصادی، حمل و نقل و فرهنگی این کشور است.
بیگ بن
بیگ بنگ ، لندن در جنوب شرقی انگلستان واقع شده است و بر روی رودخانه تیمز در حدود 50 مایل (80 کیلومتر) بالادست از مصب آن در دریای شمال قرار دارد. در عکسهای ماهوارهای، کلان شهر را میتوان دید که بهصورت فشرده در یک کمربند سبز از زمینهای باز قرار دارد، با بزرگراه حلقهای اصلی آن (بزرگراه M25) در شعاع حدود 20 مایلی (30 کیلومتری) از مرکز شهر. در اواسط دهه 1950 رشد منطقه ساخته شده توسط کنترل های شدید برنامه ریزی شهری متوقف شد. محدودیتهای فیزیکی آن کم و بیش با مرزهای اداری و آماری مطابقت دارد که شهرستان لندن بزرگ را از «شهرستانهای اصلی» کنت، ساری و برکشایر (به ترتیب عقربههای ساعت) در جنوب رودخانه و باکینگهامشایر، هرتفوردشایر، جدا میکند. اسکس در شمال. شهرستانهای تاریخی کنت، هرتفوردشایر و اسکس در منطقهای فراتر از شهرستانهای اداری کنونی با همین نامها گسترش یافته و بخشهای قابل توجهی از شهرستان کلانشهر لندن بزرگ را در بر میگیرد که در سال 1965 تشکیل شد. بیشتر لندن بزرگ در جنوب تیمز به این منطقه تعلق دارد. شهرستان تاریخی ساری، در حالی که بیشتر لندن بزرگ در شمال تیمز از نظر تاریخی به شهرستان میدلسکس تعلق دارد. منطقه لندن بزرگ، 607 مایل مربع (1572 کیلومتر مربع).
شخصیت شهر
اگر مرز کلان شهر به خوبی مشخص باشد، ساختار داخلی آن بسیار پیچیده است و توصیف را به چالش می کشد. در واقع، ویژگی تعیین کننده لندن فقدان شکل کلی است. این شهر از نظر فیزیکی یک شهر چند مرکزی است، با مناطق اصلی بسیاری و سلسله مراتب مشخصی در میان آنها وجود ندارد. لندن حداقل دو (و گاهی خیلی بیشتر) از همه چیز دارد: شهرها، شهرداران، اسقفها، کلیساهای جامع، اتاقهای بازرگانی، نیروهای پلیس، خانههای اپرا، ارکسترها و دانشگاهها. از هر نظر به عنوان یک کلان شهر مرکب یا کنفدرال عمل می کند.
تئاتر گلوب
از نظر تاریخی، لندن از سه مرکز متمایز رشد کرده است: شهرک محصور شده توسط رومیها در کرانههای تیمز در قرن اول میلادی، که امروزه بهعنوان شهر لندن، «مایل مربع» یا به سادگی «شهر» شناخته میشود. رو به روی آن روی پل روی شن های پایینی کرانه جنوبی، حومه ساوتوارک. و یک مایل بالادست، در یک پیچ بزرگ به سمت جنوب رودخانه، شهر وست مینستر. این سه شهرک نقش متمایز و مکمل داشتند. لندن، «شهر» به عنوان مرکز تجارت، بازرگانی و بانکداری توسعه یافت. ساوتوارک، «بورو» بهخاطر صومعهها، بیمارستانها، مسافرخانهها، نمایشگاهها، خانههای تفریحی، و تئاترهای بزرگ لندن الیزابتی – گل رز (1587)، قو (1595)، و شهرت جهانی گلوب (1599) معروف شد. ). وست مینستر در اطراف یک صومعه بزرگ شد که یک کاخ سلطنتی و در قطار آن، کل دستگاه مرکزی ایالت بریتانیا – قوه مقننه، مجریه و قضاییه آن را به ارمغان آورد. همچنین دارای پارکهای بزرگ و شیکترین مناطق برای زندگی و خرید است – West End. سکونتگاه های کرانه شمالی در دهه های اولیه قرن هفدهم در یک منطقه ساخته شده واحد ادغام شدند، اما آنها در یک شهرداری واحد بزرگ ترکیب نشدند. شهر لندن در بین پایتخت های اروپا در حفظ مرزهای قرون وسطایی خود بی نظیر بود. وست مینستر و سایر حومههای شهر مجبور شدند ساختارهای اداری خود را توسعه دهند – الگویی که با افزایش اندازه لندن صدها بار تکرار شد و به نمونه اولیه کلان شهر مدرن تبدیل شد.
رشد لندن
جمعیت لندن در سال 1800 از یک میلیون نفر فراتر رفت. یک قرن بعد به 6.5 میلیون نفر رسید. گسترش فیزیکی شهر نه توسط دفاع نظامی (عامل بسیار تأثیرگذار در اروپای قاره ای) و نه توسط مداخله قدرت دولتی (که در برنامه ریزی شهری پاریس، وین، رم و دیگر پایتخت های قاره اروپا مشهود است) محدود نشد. اگرچه بسیاری از زمین های اطراف لندن در اختیار اشراف، کلیسا و سایر نهادهای با ریشه فئودالی بود، توسعه آن کار سرمایه داری بی بند و باری بود که تحت تأثیر تقاضاهای مسکن طبقه متوسط رو به رشد بود. گمانه زنی ساخت و سازهای آزاد با هر بهبود در فناوری حمل و نقل و قدرت خرید، روستاها و شهرهای کوچک را در شعاع وسیعی فراگرفت. منطقه مستحکم لندن در سال 1750 حدود 5 مایل (8 کیلومتر) از شرق به غرب، 15 مایل (24 کیلومتر) در سال 1850 و 30 مایل (50 کیلومتر) در سال 1950 اندازه گیری شد.
در این مقاله چه فرا می گیرید ؟
تخلیه و بمباران در طول جنگ جهانی دوم نقطه عطفی در تاریخ لندن بود زیرا دوران طولانی حومه نشینی گسترده را به پایان ناگهانی رساند. پس از جنگ، دولت تصمیم گرفت که این کلان شهر برای منافع اقتصادی و اجتماعی خود بیش از حد رشد کرده است و رشد آن یک ریسک استراتژیک است. کمربند سبز تحمیل شد و رشد متعاقب آن فراتر از آن منحرف شد. در نهایت، مرزهای اداری لندن دوباره ترسیم شد تا تقریباً کل کلان شهر فیزیکی را در بر بگیرد و در نتیجه لندن بزرگ امروزی به وجود آمد.
لندن که برای بازدیدکنندگان بین المللی آشناست، مکانی بسیار کوچکتر از آن است. ترافیک توریستی در منطقه ای متمرکز است که توسط جاذبه های اصلی تعریف شده است، که هر یک در طول سال بین یک تا هفت میلیون بازدید کننده را جذب می کند: کاخ باکینگهام، موزه بریتانیا، گالری ملی، کلیسای وست مینستر، مجموعه مومی مادام توسو، برج لندن. ، سه موزه بزرگ کنزینگتون جنوبی (تاریخ طبیعی، علم، و ویکتوریا و آلبرت)، و گالری های تیت. در مقیاس، لندن که اکثر گردشگران از آن بازدید می کنند، شبیه کلان شهر است، همانطور که در اواخر قرن 18 بود، شهری با وسعت 10 مایل مربع (26 کیلومتر مربع) که می توان با پای پیاده در همه جهات از میدان ترافالگار کاوش کرد.
وضعیت ساکنان لندن
ساکنان لندن، این کلان شهر را حتی به صورت محلی تر می بینند. خبرنگاران املاک و کارگزاران املاک دوست دارند لندن را مجموعه ای از دهکده ها توصیف کنند و حقیقتی در کلیشه آنها وجود دارد. از آنجایی که لندن از مراحل اولیه به شکلی پراکنده و نامنظم توسعه یافته بود، بسیاری از حومه های بعدی آن توانستند در اطراف، یا در دسترس برخی از هسته های موجود مانند کلیسا، مسافرخانه، آسیاب، پارک، یا مشترک رشد کنند. ساختمان ها در سنین و انواع مختلف به تعریف شخصیت مناطق مسکونی و همچنین رفع یکنواختی حومه شهر کمک می کنند. جمعیت در محلههای مختلف متنوع است، زیرا کار بازار مسکن انگلیس اکثر مناطق، حتی منحصربهفردترین مناطق را حداقل با برخی از مسکنهای اجارهای عمومی فراهم کرده است. شیمی مکان، انبار ساختمان، امکانات محلی، و ارزشهای دارایی با جمعیت چند قومیتی ترکیب میشود و تنوع زیادی از جهانهای کوچک مسکونی در کلان شهر ایجاد میکند. پیوندهای همسایگی قوی است. لندنیها هرجا که ملاقات میکنند و صحبت میکنند، مشتاقانه تفاوتهای ظریف مناطقی را که در آن زندگی میکنند مقایسه میکنند، زیرا به نظر میرسد محل زندگی آنها به همان اندازه که هستند اهمیت دارد.
منظره لندن
بنیاد زمین شناسی
منظره جنوب شرقی انگلستان توسط یک بستر مواج از گچ سفید ضخیم، متشکل از یک سنگ آهکی خالص که با گره های سنگ چخماق در بسترهای بالایی خالدار است، شکل گرفته است. در زیر گچ یک لایه ناقص از ماسه سبز بالایی (سنگ کرتاسه با قدمت 65 تا 145 میلیون سال) و یک لایه ضخیم 200 فوتی (60 متری) از خاک رس گالت وجود دارد. در زیر آنها به نوبه خود بنیاد زمین شناسی واقعی لندن قرار دارد، یک سکوی پایدار از سنگ های سخت قدیمی عصر پالئوزوئیک (حدود 250 تا 540 میلیون سال). این زیرزمین تقریباً در 1000 فوت (300 متر) زیر لندن مدفون است و به سمت جنوب تا اعماق بیش از 3300 فوت (1000 متر) زیر کانال انگلیسی شیب دار است.
حوضه لندن یک انحراف گوهای شکل است که از جنوب به گچ نورث داونز محدود میشود، از شمال به جنوب میگذرد، و از شمال با رخنمون گچی تپههای چیلترن، که در جهت شمال شرقی از شکاف گورینگ بالا میرود. کف گچی حوضه حاوی توالی از رس و ماسه های دوره نئوژن و پالئوژن (با 2.6 تا 65 میلیون سال قدمت)، عمدتاً خاکستری مایل به آبی لندن است که تا 433 فوت (132 متر) ضخامت دارد. زیر کلان شهر است و بیشتر تونل ها و پی های عمیق تر آن را پشتیبانی می کند. لایه زیرین با رسوبات شن تا عمق 33 فوت (10 متر) پوشیده شده است که بیشتر از سنگریزه هایی با سنگ چخماق، کوارتز و کوارتزیت تشکیل شده است. همچنین رسوبات تکه تکه ای از خاک آجری، مخلوطی از خاک رس و ماسه که اغلب برای مصالح ساختمانی حفاری می شود، وجود دارد. در نهایت، لندن مدرن بر روی “زمین ساخته شده” ساخته شده است، نهشته های قرن ها اشغال مداوم انسان، که به طور متوسط بین 10 تا 16 فوت (3 و 5 متر) در قدیمی ترین هسته های شهری سیتی و وست مینستر انباشته شده اند.
دره تیمز
این کلان شهر رشد کرد و بر روی یک سایت دره کم و بیش متقارن که توسط سنگریزه های کم عمق و برآمدگی های رسی که تا ارتفاع حدود 450 فوتی (140 متری) در شمال در همپستد و حدود 380 فوتی (115 متری) در نوروود بالای 11 مایلی (18 کیلومتری) مشخص شده بود، ریخت. ) به سمت جنوب. بین این ارتفاعات شکسته در شمال و جنوب، زمین در یک سری از فلات های درجه بندی شده که توسط تراس های سنگ ریزه تشکیل شده اند فرو می ریزد – برخی در 100-150 فوت (30-45 متر؛ تراس های Boyn، مانند Islington، Putney، و Richmond) و سطح دوم و گسترده تر، تراس های Taplow، در 50-100 فوت (15-30 متر)، که در آن شهر لندن، وست اند، انتهای شرقی، و نواحی مرتفع جنوبی مانند Peckham، Battersea قرار دارند. ، و کلافام. پایین ترین زمین، فقط چند فوت بالاتر از سطح جزر و مد
، دشت سیلابی وسیع کف دره است. تیمز در حالی که به سمت دریا می پیچد، تراس های محدود را به سمت شمال و جنوب جست و جو می کند. رومیها شهر لندن را تأسیس کردند که در آن شمالیترین پیچ و خم، تراس سنگریزهای بلندتر را بریده و بلوف شیبدار را تشکیل میدهد. آنجا، در حد بالایی ناوبری جزر و مدی، مکانی ایده آل برای دفاع و تجارت بود. بیشتر رشد بعدی لندن از این هسته در امتداد تراس های با زهکشی بهتر کرانه شمالی گسترش یافت. تا زمان تکمیل خاکریزهای جزر و مدی در قرن نوزدهم، ساخت و ساز در زمین های آبرفتی جنوب رودخانه دشوارتر بود.
برای تکمیل تصویر سایت لندن در وضعیت طبیعی آن قبل از ساخت، باید نهرهای انشعابی را که از شمال و جنوب از تپهها به رودخانه بزرگ در کف دره میآیند، اضافه کرد که بسیاری از آنها از چشمههایی در شنها سرچشمه میگیرند. آنهایی که در مرکز شهر هستند مدتهاست که به خاک سپرده شدهاند، به جز جایی که به عنوان آب زینتی در پارکها فعالیت میکنند (مثلاً سرپانتین در هاید پارک). نام آنها در توپوگرافی لندن باقی مانده است: Holborn، Fleet Street، Walbrook. دور از مرکز لندن، مجموعهای از شاخههای بزرگتر وجود دارد که بهطور مختلف برای کشتیرانی و فعالیتهای مرتبط، تامین آب، استخراج شن، و تزئینات و تفریح مورد استفاده قرار میگیرند. در شمال غربی رودخانه کولن و رودخانه کرین به ترتیب در Staines و Isleworth به تیمز می پیوندند. در شمال شرقی لیا، رودخانه قابل توجهی که بخش زیادی از هرتفوردشایر را تخلیه می کند، درست فراتر از جزیره سگ ها در بلک وال وارد تیمز می شود. و رودخانه رادینگ در حدود 4 مایل (6 کیلومتر) پایین دست در Barking به آن ادغام می شود. جنوب لندن دارای یک سری رودخانههای کوچکتر است که به سمت شمال به جریان اصلی منتهی میشوند: رودخانه راونزبورن از میان بروملی، لویشم و دپتفورد میگذرد و به جزر و مد تیمز در گرینویچ وارد میشود. رودخانه وندل از نزدیکی کرویدون سرچشمه می گیرد و از مرتون و توتینگ به پایین می ریزد تا در واندسورث به تیمز بپیوندد. بورلی بروک در ساتون برمی خیزد و در پای Wimbledon Common و از طریق Richmond Park و Barnes Common می دود و از یک آبراه در Barn Elms خارج می شود. رودخانه هاگزمیل از اپسوم داونز به کینگستون بر تیمز می ریزد. و در گوشه جنوب غربی لندن مدرن، رودخانه مول تپه های ساری را تخلیه می کند تا به تیمز در مقابل همپتون کورت بپیوندد.
مسابقه بریتانیکا کجای زمین است؟
پانورامای شهر
وضعیت طبیعی زمین را می توان از چندین نقطه دید عمومی درک کرد. Hampstead Heath بهترین چشمانداز را بر روی حوضه مرکزی این کلان شهر ارائه میدهد. اما از شوترز هیل، اوپر نوروود، یا کاخ الکساندرا، میتوانید مناظری را انتخاب کنید: به سمت داخل به سمت افق شلوغ شهر و وست اند یا به سمت فضای باز مناطق هوم، خور تیمز، ساوث داونز و ویلد این گونه پانوراماها نشان می دهد که لندن، با همه وسعتش، بیشتر به کلان شهرهای محدود اوایل قرن بیستم شباهت دارد تا کلانشهرهای بی شکل و گسترده امروزی، مانند توکیو یا لس آنجلس. خط کمربند سبز پس از جنگ جهانی دوم کاملاً راحت در امتداد تپههای محاصره حوضه لندن – خط الراس طولانی سرازیریها به جنوب لندن و به سمت شمال، زنجیره شکستهتر ارتفاعات که از ایور هیث منتهی میشود. (بالای فرودگاه هیترو) در جهت عقربه های ساعت از طریق Ruislip Common، Bushey Heath، Enfield Chase، Epping Forest، Hainault Forest، و South Weald.
آب و هوای لندن
سوابق مداوم از آب و هوای لندن به سال 1659 باز می گردد، با داده های خاص برای جهت باد از سال 1723 و برای بارندگی از سال 1697 در دسترس است. 1836-45، و 1875-1882 به دنبال یک صعود طولانی پس از 1919، که در آن آب و هوای لندن گرم تر شد، عمدتا به دلیل آب و هوای معتدل در ماه های پاییز.
لندن مدرن دارای آب و هوای مساوی جنوب شرقی انگلستان، با زمستان های معتدل و تابستان های معتدل است. میانگین دمای هوا در روز 52 درجه فارنهایت (11 درجه سانتیگراد)، با 42 درجه فارنهایت (5.5 درجه سانتیگراد) در ژانویه و 65 درجه فارنهایت (18 درجه سانتیگراد) در جولای است. آمارها نشان می دهد که خورشید در پنج روز از شش روز، هرچند کوتاه، می تابد. لندنی ها کت های زمستانی خود را در آوریل یا مه می اندازند و در اواخر اکتبر دوباره شروع به لباس گرم می کنند. باد غالب غربی-جنوب غربی است. به دلیل اثر پناهگاهی چیلترن هیلز و شمال داونز، میزان بارندگی شهر کمی کمتر از شهرستان های هوم است. در یک سال متوسط می توان انتظار داشت 200 روز خشک از 365 روز و مجموع بارندگی در حدود 23 اینچ (585 میلی متر) به طور مساوی در طول 12 ماه توزیع شود.
وقوع بارش برف و برف کمتر قابل پیش بینی است. از سالی به سال دیگر در حدود میانگین آماری بلندمدت 20 روزه بسیار متفاوت است. برفی ترین زمستان ثبت شده در سال 1695 بود که در 70 روز برف بارید. وقتی برف می بارد (به طور کلی فقط در سه ماه اول سال)، به ندرت جمع می شود. گیاهان نیمه سخت می توانند در باغ های لندن زمستان گذرانی کنند، اگرچه تنها در پناهگاه ترین و آفتابی ترین نقطه تاک لندن انگور می آورد.
به اندازه کافی شیرین برای شراب سازی
تغییرات آب و هوایی در سراسر کلان شهر به وضوح نشان می دهد که یک جزیره گرمایی وجود دارد که توسط تمرکز ساختمان ها، موتورهای احتراق داخلی و نیروگاه های گرمایش و تهویه مطبوع ایجاد شده است. دما به سمت مرکز شهر بالاتر است و هوا خشک تر است. به طور کلی، میانگین تفاوت در حداقل دما بین لندن و کشور اطراف آن 3.4 درجه فارنهایت (1.9 درجه سانتیگراد) است، اما در هر شب این تفاوت می تواند به 16.2 درجه فارنهایت (9 درجه سانتیگراد) برسد. اثرات شیمیایی، مکانیکی و حرارتی شهر نیز بر سرعت باد و بارش تأثیر می گذارد. بارندگیهای شدید باران در لندن شدیدتر است زیرا ذرات آلودگی به عنوان هستههای تراکم بخار آب عمل میکنند.
محیط
دود و آلودگی هوا
لندن برای سالها مترادف مه دود بود، کلمهای که در آغاز قرن بیستم برای توصیف ترکیب مشخصه مه و دود شهر ابداع شد. “سوپ های نخودی” پایتخت ناشی از آلودگی معلق دود و دی اکسید گوگرد ناشی از آتش سوزی زغال سنگ است. منطقه ای که شدیداً تحت تأثیر قرار گرفت، کمربند مسکونی و صنعتی قرن نوزدهم در داخل لندن بود – به ویژه ایست اند، که دارای بالاترین تراکم دودکش کارخانه ها و گلدان های دودکش خانگی و پایین ترین زمین بود که از پراکندگی جلوگیری می کرد. در اوایل دهه 1960، مناطق سیگاری شرق لندن داخلی 30 درصد کاهش در ساعات آفتابی زمستانی را تجربه کردند. این مشکل با قوانین پارلمانی (قوانین هوای پاک 1956 و 1968) که سوزاندن زغال سنگ را غیرقانونی می کرد، همراه با ترخیص خانه های قدیمی و از بین رفتن تولید، کاهش یافت.
آلاینده های کمتر قابل مشاهده اما به همان اندازه سمی مونوکسید کربن، دی اکسید نیتروژن، ازن، بنزین ها و آلدئیدها همچنان هوای لندن را خراب می کنند. دودهای ترافیکی و سایر اگزوزها ممکن است بین تپه های اطراف و زیر یک توده راکد از هوای گرم شهری در ارتفاع حدود 3000 فوتی (900 متری) به دام بیفتند و باعث افزایش فوری سوزش چشم، آسم و شکایات برونش شوند. اما آب و هوای لندن برای ایجاد یک مه دود فتوشیمیایی در مقیاس کامل که می تواند در شرایط آب و هوایی پایدارتر شهرهایی مانند لس آنجلس ایجاد شود، بسیار ناپایدار است.
آلودگی آب
تا دهه 1960، آب رودخانه های لندن به اندازه هوای آن آلوده بود. آنها بدون اکسیژن و سیاه با کف، اثرات آلودگی فاضلاب و پساب های صنعتی کنترل نشده را نشان دادند. استانداردهای سختگیرانه زیست محیطی، همراه با تعطیلی کارخانه ها، باعث بهبود کیفیت آب شد. ماهی قزل آلا، ماهی قزل آلای دریایی، سوسک، و ماهی دست و پا همراه با میگو، میگو، اسب دریایی و (در انتهای دیگر محدوده اندازه) مارماهی غول پیکر به جزر و مد تیمز بازگشتند. ماهیگیری در مقیاس بزرگ مارماهی، یک غذای لذیذ سنتی کاکنی، پس از وقفه ای 150 ساله دوباره آغاز شد. علاوه بر این، حواصیلها، باکلانها، گانیتها، خرچنگها، چوگانها، حواصیلها، و درناها اطراف رودخانه را مجدداً مستعمره کردند.
کنترل سیل
سد تیمز
بزرگترین نگرانی در مدیریت تیمز خطر سیل بوده است. آب آن به میزان 2.8 فوت (0.9 متر) در هر قرن افزایش یافته است. رکورد سیل در سال 1791 به ارتفاع 14 فوت (4.3 متر) بالاتر از نقطه اندازه گیری ثابت، Ordnance Datum در پل لندن رسید. ارتفاع آنها در سال 1953 به 17.7 فوت (5.4 متر) رسید. هنگام جزر و مد در یک روز بهاری، زمانی که رودخانه با روان آب متورم می شود، دیدن کشتی هایی که در امتداد خاکریز ویکتوریا سوار بر ارتفاعات جاده سوار شده اند، شگفت انگیز است، و تأمل در مورد آسیب هایی که در صورت عبور آب از سطح دریا به وجود می آید، هشیار کننده است. دیوارها. یک سیل جدی 45 مایل مربع (117 کیلومتر مربع) از زمین های پست لندن را تهدید می کند و حدود 1,250,000 نفر و 250,000 ساختمان را تحت تاثیر قرار می دهد و زیرساخت های متراکم پایتخت از جمله راه آهن های زیرزمینی، فاضلاب، کابل کشی تلفن، تونل های خدماتی، و گاز، آب و آب را فلج می کند. و شبکه برق
خطر سیل ناشی از ترکیبی از عوامل است. تمام جنوب شرقی بریتانیا به آرامی در حال کج شدن به سمت پایین دریا (و هبریدها به سمت بالا) در اثر حرکات تکتونیکی ناشی از ذوب لایههای یخی پلیستوسن (یعنی از حدود 2600000 تا 11700 سال پیش) است. لندن سریعتر از بقیه منطقه در حال غرق شدن است زیرا آب از آبخوان گچ استخراج می شود، بنابراین به تدریج بسترهای خاکی زیرین خشک می شود. علاوه بر این، ریتم جزر و مدی تیمز با لایروبی برای ناوبری و با خاکریزی باتلاق های مصب آن برای کشت تقویت شده است.
ببینید چگونه سد تیمز لندن با سیل ناشی از معکوس شدن جریان آب در رودخانه تیمز هنگام افزایش سطح آب در دریای شمال مقابله می کند.
ببینید چگونه سد تیمز لندن با سیل ناشی از معکوس شدن جریان آب در رودخانه تیمز هنگام افزایش سطح آب در دریای شمال مبارزه می کند. همه ویدیوهای این مقاله را ببینید.
روش سنتی حفاظت، ساختن دیوارها و خاکریزهای رودخانه بود. امتداد طولانی پس از عبور از سیل تیمز افزایش یافت
قانون 1879; اقدامات حفاظتی بیشتر پس از سیل جدی در سال 1928، زمانی که 14 نفر در زیرزمین ها در وست مینستر غرق شدند، و دوباره پس از طغیان های جدی تر در سال 1953 انجام شد. تحقیقات رسمی در مورد سیل های 1953 توصیه کرد که “به غیر از ایجاد دیوارها و سواحل بیشتر، یک باید در مورد ساخت سد سیل در سراسر تیمز تحقیق شود. حدود 20 سال بحث در مورد بهترین طراحی و مکان برای یک مانع، شکل غیرمعمولی از محافظت در برابر سیل را ایجاد کرد که جزر و مد تیمز را دست نخورده باقی می گذارد. در سیلورتاون، 8 مایلی (13 کیلومتری) پایین دست پل لندن، ردیفی از اسکله ها برپا شد. از اسکله ها 10 دروازه و وزنه تعادل فولادی بزرگ آویزان شد که 4 اسکله اصلی هر کدام 3000 تن وزن داشتند. به طور معمول به صورت رو به پایین روی بستر رودخانه قرار می گیرند و در زمان خطر سیل می توانند توسط ماشین آلات الکتروهیدرولیک به سمت پایین حرکت کنند تا یک مانع پیوسته ایجاد کنند که لندن را از دریا می بندد. در پایین دست سد تیمز، برای محافظت در برابر موج برگشتی ناشی از بسته شدن آن، دیوارهای استادانهای در امتداد باتلاقهای مصب با سیلگیرهایی به سبک گیوتین در دهانه رودخانههای انشعابی ساخته شد.
چیدمان شهر
توپوگرافی پیچیده لندن را می توان با استفاده از سه الگوی اساسی ساده کرد. اول، خط مواج رودخانه تیمز وجود دارد که شمال را از جنوب لندن جدا می کند. به دلایل تاریخی، مهمترین مقاصد در شمال رودخانه قرار دارند. جنوب اساساً یک تکه پیچیده از مناطق مسکونی است که کیلومترها خیابانهای معمولی به آنها میپیوندند. از طریق جاده ها سریع نیست.
خانه نخل
علاوه بر این، لندن از شرق تا غرب متفاوت است. آب های تیمز و بادهای غالب به سمت شرق جریان دارند. بنابراین، مناطق حملونقل، حملونقل سنگین، تولید و کارگری در پایین دست در ایست اند توسعه یافتند، در حالی که طبقات مرفه و اوقات فراغت خانههای خود را ساختند و لذتهای خود را در وست اند دنبال کردند. این شیب اجتماعی با موقعیت قصرهای سلطنتی در وست مینستر، کنزینگتون، ریچموند و (فراتر از مرز لندن) ویندزور تقویت شد. تا حدودی در نتیجه، بخش غربی دارای یک سری فضاهای باز آرام و زیبا در دو طرف رودخانه است، از پارک سنت جیمز، در کنار خانه نخست وزیر در خیابان داونینگ شماره 10، از طریق هاید پارک، باغ کنزینگتون، پارک باترسی. ، Wimbledon Common، Richmond Park، Royal Botanic Gardens در Kew، ساحل رودخانه Richmond، Hampton Court Park و Bushey Park. مناظر آنها تأثیر آلودگی صوتی را در زیر مسیر پرواز فرودگاه هیترو در مرز غربی کاهش می دهد. نزدیکی به یکی از شلوغ ترین فرودگاه های بین المللی جهان، موقعیت مطلوب غرب لندن را تقویت کرده است.
شکاف شرق و غرب به طور مساوی در بافت فیزیکی لندن و در روانشناسی لندنی ها ریشه دوانده است. با این حال، اهمیت آن در سالهای پایانی قرن بیستم کاهش یافت، زیرا فعالیت بندری و تولیدی کاهش یافت و جای خود را به یقه سفیدها و ساکنان داد. این فرآیند در سالهای 1981-1998 زمانی که شرکت توسعه داکلندز لندن بازسازی بخش وسیعی از اسکلههای متروکه در انتهای شرقی شهر را برعهده گرفت – منطقهای که شامل واپینگ، لیمهاوس، جزیره سگها، اسکلههای سلطنتی، بکتون بود، تسریع یافت. ، ساری داکس و برموندزی ریورساید .
در نهایت، بر روی تمایز شمال-جنوب و شرق-غرب یک الگوی حلقه متحدالمرکز ساده است که منعکس کننده مراحل تاریخی رشد لندن است. در مرکز، منطقه ای آشنا برای بازدیدکنندگان قرار دارد – شهر لندن، یک شرکت شهرداری به مساحت 1.1 مایل (2.8 کیلومتر مربع) و محله لندن، با دفاتر، مغازه ها، و ساختمان های عمومی. اولین حلقه اطراف آن منطقه، کمربند حومه شهر – که برای اهداف آماری به عنوان لندن داخلی شناخته می شود – از اواخر قرن هجدهم تا آغاز جنگ جهانی اول توسعه یافت. خانه های پلکانی غالب هستند، و مقیاس ساختمان خانگی و صمیمی است، به جز جایی که واحدهای اولیه با مسکن اجاره ای با تراکم بالاتر که توسط شوراهای محلی در مناطق آسیب دیده از بمب های جنگ جهانی دوم یا پاکسازی پس از جنگ ساخته شده بود، جایگزین شدند. منطقه سوم – خارج از لندن – شامل مسکن های حومه ای قرن بیستم است که عمدتاً در یک رونق کوتاه و فشرده ساختمانی در سال های 1925-1939 ایجاد شد. متداول ترین نوع ساختمان، واحد نیمه جدا شده است، یک سازش متمایز بریتانیایی بین مسکن ردیفی و خانه مستقل. کمربند سبز متروپولیتن یک حلقه متحدالمرکز نهایی را تشکیل می دهد که شکل کل پایتخت را مشخص می کند.
روند جمعیتی
از مجموع جمعیت 5.6 میلیون نفری در سال 1891، لندن با رشد 3 میلیونی به اوج خود در آغاز جنگ جهانی دوم رسید. برای چندین دهه پس از جنگ، جمعیت آن تقریباً 2 میلیون نفر کاهش یافت و در اواسط دهه 1980 به حدود 6.6 میلیون نفر رسید. این کاهش به دلایل مشترک در همه شهرهای بزرگ از نوع خود رخ داد. افزایش اوقات فراغت و تعطیلات، ساعات کاری کوتاهتر و دسترسی به خودرو، مردم را از قید و بندها رها کرد.
نزدیکی به محل کار خود خانواده ها در جستجوی کیفیت بهتر زندگی به خارج از شهر نقل مکان کردند. شرکتها به دلایل مشابه، به دنبال سایتهای بزرگتر و قابل دسترستر حرکت کردند. از آنجایی که جمعیت باقیمانده به راحتی در انبارهای مسکونی پخش می شد، خانواده سه نسل به جز در میان اقلیت های قومی کمیاب شد. طرحهای انبوه مسکن و «اصیلسازی» فردی خانههای پلکانی به طور مساوی باعث کاهش تراکم جمعیت میشوند.
شدیدترین سقوط در متراکم ترین مناطق رخ داده است. بخش های داخلی لندن بیش از یک سوم جمعیت خود را در دهه های پس از جنگ از دست دادند. در دهه 1980 با کاهش نرخ مهاجرت و افزایش نرخ زاد و ولد خانواده های مهاجر جدید، رکود کاهش یافت. جمعیت لندن در دهه 1990 دوباره به آرامی شروع به رشد کرد و تا سال 2000 از مرز هفت میلیون نفر گذشت. بنابراین از نظر وسعت با شهر نیویورک قابل مقایسه است، اگرچه کلان شهر اخیر در منطقه شهری وسیع تری با تقریباً سه برابر جمعیت لندن بزرگ واقع شده است.
تراکم جمعیت
لندن بزرگ شهری ترین منطقه در بریتانیا و پرجمعیت ترین شهر در اتحادیه اروپا است. حدود یک هفتم جمعیت کشور در آنجا متمرکز است که از نظر اهمیت ملی با تجمعات شهری اطراف پاریس، مکزیکو سیتی و توکیو قابل مقایسه است. تراکم کلی جمعیت لندن به طور قابل توجهی بیشتر از سایر مناطق شهری این کشور است. این شهر با شهر خود آمستردام قابل مقایسه است (اگرچه بیش از دو برابر تراکم آمستردام بزرگ است) و شاید نزدیکترین آن به پاریس بزرگ باشد که از یک شهرک بزرگ در اطراف شهر تشکیل شده است.
19 منطقه خارج از لندن دارای تراکم متوسطی است که تنها دو پنجم از 14 منطقه داخلی است. با این حال، حتی در لندن داخلی، الگوی خیابانها و سبک مسکن فاقد تراکم شهری شدید شهرهای بزرگ سرزمین اصلی اروپا است. تنها یک واحد مسکونی از هر سه قرار بود خانه آپارتمانی باشد. بیش از نیمی از خانههای لندن خانههایی با تکهای از زمین هستند. رایج ترین نوع خانه تراس دار یا ردیفی است. ساختمانهای یادبود و نهادی جای خود را در بافت شهری سست و عمدتاً مسکونی میگیرند که حتی در مناطقی که متراکمترین توسعه را دارند، زمینهای زیادی ساخته نشده باقی میماند. معماری شهر فردی و متغیر است و منعکس کننده یک بیزاری سیاسی در این کلان شهر بورژوایی به نظم تحمیلی یک قطعه است. به ندرت از ساختمان ها به عنوان اجزای سازنده یک ترکیب منظر شهری بزرگتر استفاده می شود.
ترکیب قومیتی
پایگاه تاریخی
ثبات نسبی تعداد کل جمعیت، یک جریان مداوم جمعیت را پنهان کرده است. لندن، مانند هر کلان شهر بزرگ، مانند یک مهدکودک عمل می کند و دائماً مهاجران جوان و مشتاق را می پذیرد و شرکت ها و خانواده های بالغ را آزاد می کند. اما منطقه داخلی تغییر کرده است. در قرن نوزدهم بیشتر حرکت ها به لندن داخلی بود. اکثریت مهاجران از مناطق همسایه همسایه، با جریان های مسافت طولانی اضافی از ولز، ایرلند و اسکاتلند آمده اند. مهاجران خارج از کشور نیز آمدند، اما لندن کمتر از شهر نیویورک یا بوستون جهان وطنی بود. جوامع بیگانه آن کوچک (عمدتاً کمتر از 1000 نفر) و محلی بودند، و برخی از آنها برای مدت طولانی مستقر بودند. بیویس مارکس، کنیسه شهر یهودیان سفاردی، در سال 1656 تأسیس شد. کلیسای ایتالیایی سنت پیتر (1863) اولین کلیسای ایتالیایی بود که خارج از ایتالیا ساخته شد.
مهاجران از اروپا
در اواخر قرن نوزدهم لندن، ایتالیاییها در هولبورن و فینزبری، فرانسویها در سوهو و چینیها در نزدیکی اسکلهها در لیمهاوس جمع شدند، و آلمانیها و اسکاندیناویها در اطراف شهر پراکنده شدند. جوامع ایرلندی (در آن زمان هنوز تابع تاج و تخت بریتانیا) در Wapping و Camden تأسیس شد. قتل عام اروپای شرقی در دهه های 1880 و 1890 حدود 20000 یهودی لهستانی و روسی را در حاشیه شرقی شهر در وایت چاپل آورد. موج دیگری از مهاجران یهودی از فاشیسم آلمانی در دهه 1930 به لندن گریختند و به دنبال آن موجی از پناهندگان از اروپای مرکزی در تحولات پایان جنگ جهانی دوم همراه شد.
پس از جنگ، جامعه لهستانی ریشه های خود را در ایلینگ در غرب لندن غرق کرد. خانواده های یهودی حومه شهر شدند و به ویژه در ادگوار، گلدرز گرین، هندون و فینچلی در شمال غربی و ایلفورد در شمال شرقی متمرکز شدند. ارتدوکس های افراطی آنقدر دور حرکت نکردند، فقط به سمت لبه شمالی ایست اند در هاکنی حرکت کردند. جوامع قابل توجهی از یونانیها و ترکهای قبرسی برای باز کردن مغازهها، رستورانها و کسبوکارهای کوچک در حاشیه شهر آمدند و به سرعت به سمت رفاه حومه شهر در امتداد جادههای شعاعی به سمت شمال بالا رفتند.
مهاجران کشورهای مشترک المنافع
جمعیت سیاهپوستان لندن در طول سالهای رونق اقتصادی دهههای 1950 و 1960، یعنی زمان کمبود نیروی کار، بهویژه برای خدمات عمومی مانند حملونقل (اتوبوس و مترو [مترو]) و بیمارستانها، رشد قابلتوجهی داشت. برای پر کردن جای کارگران یقه آبی که انکو بوده اند
کارفرمایان که لندن را ترک کردند تا در شهرهای جدید (مناطق حومه لندن بزرگ) کار کنند، شروع به جذب نیرو از مستعمرات سابق کردند که اکنون اعضای مستقل مشترک المنافع بریتانیا بودند. اولین موج مهاجرت از کارائیب بود. سیاهپوستان لندن برای دسترسی به مسکن اجاره ای عمومی مشکل داشتند و آنها به عنوان مستأجر خصوصی در مناطق مسکونی در شمال کنزینگتون و جنوب رودخانه در بریکستون متمرکز شدند، جایی که گروه های بعدی مهاجران از جنوب صحرای آفریقا به آنها ملحق شدند. . کارناوال ناتینگ هیل کنزینگتون، که در سال 1966 آغاز شد و هر ساله در پایان ماه اوت برگزار می شود، جشن اصلی زندگی سرخپوستان غربی در لندن است. گروههای بعدی از مهاجران کشورهای مشترک المنافع در بخشهای مختلف شهر مستقر شدند: سرخپوستان در ایلفورد، ایلینگ و هانسلو. بنگلادشیها در وایتچپل (جایی که یهودیها را در یک جانشینی دقیق و غیرمعمول مهاجر جایگزین کردند). و آفریقایی ها در هاکنی، ساوتوارک، لمبث و لویشم.